دختر گوجو فصل دوم پارت: ۶
عروسی مگومی ، ساعت ۴ بعد ظهر
گوجو: یعنی کیک باید ۷ طبقه باشه
برای شام هم زرشک پلو ، باقالی پلو ، سالاد فصل ، ژله با همه طعم ها ، کارامل ، فسونجون، قرمه سبزی میدید ، کل هتل رو اجاره کنید ، ماشین عروس هن لامبورگینی سفارش بدید ، بعد فاکتور بیارید من حساب کنم
ایجیچی: چشم گوجو سان ، بازم تبریک میگم ایشالا مگومی سان خوشبخت بشن
گوجو: خیلی ممنون ، بقیه کارا به عهده اکینا هست
اکینا: بابایی!!
گوجو لبخندی زد و اکینا رو کول کرد و گفت: پرنسس مهمون ها رو دعوت کردی ؟
اکینا: اره بابا .. راستی مگومی هنوز داره وسیت نامه مینویسه
گوجو: اشکال نداره اوایل ازدواج اینطوری هست ، یکم که بگذره با دو تا بچه میان
اکینا: ایشالا
گوجو: اسماشون رو انتخاب پرنسس؟
اکینا: اره اسم نوه های مگومی رو انتخاب کردم مگومنا و ماکیتا
گوجو: عالیی!! * سر اکینا رو بوسید *
گوجو: خب پرنسس امشب تو عروسی باید با من برقصی!
اکینا: چشم قربان!!
سوکونا: مهمان های عزیز ، عروس و داماد اومدن
گوجو: بزن دست قشنگه روو!!!
* مهمان ها: نوبارا، یوجی، یوتا،نانامی، می می، یاگا،مای،پاندا،اینوماکی،تودو،تاکادا،شوکو،
کانکوجی،
خلاصه همه عالم و آدم اومده بودن
کیک هم رسید
مگومی با قیافه ای که میخواد بمیره اومد
ماکی هم به یه ورش هم نبود لباس عروس پوشیده بود
مگومی هم کت شلوار سرمه ای پوشیده بود
رفتن روی استند وایستادن
عاقد اومد بالا سر این دو نفر تور گذاشتن دو تا کله قند رو می می برداشت و بالای تور سابید
سوکونا داشت با دوربین فیلم میگرفت
گوجو هم داشت نگاه میکرد و آبمیوه و شیرینیش رو میخورد
اکینا هم داشت کادو ها رو جمع میکرد
عاقد گفت : آیا به بنده وکالت میدهید عقد دائمی و رسمی خانم ماکی زنین رو با جناب آقای مگومی فوشیگورو رو فرزند .. ببخشید فرزند کیه؟
گوجو: فرزند منه
عاقد: فرزند گوجو ساتورو رو بخوانم؟
می می: عروس رفته گوه بچینه
اکینا: اهم..!!
عاقد: دوباره میپرسم، آیا بنده وکیلم؟
می می: عروس رفته با یوتا لاس بزنه
اکینا زد روی پای می می و گفت: اوروسای!
عاقد: آیا بنده وکیلم؟
ماکی: با اجازه بزرگترا ... بله
عاقد : آقای مگومی فوشیگورو، ایا بنده وکیلم؟
مگومی با بغض: ب..بله
عاقد : مبارکه ، با توجه به اختیاراتی که دارم شما رو زن و شوهر میخوانم
یاگا: شام و کی میدن؟
سوکونا: بعد از رقص چاقو
گوجو: یعنی کیک باید ۷ طبقه باشه
برای شام هم زرشک پلو ، باقالی پلو ، سالاد فصل ، ژله با همه طعم ها ، کارامل ، فسونجون، قرمه سبزی میدید ، کل هتل رو اجاره کنید ، ماشین عروس هن لامبورگینی سفارش بدید ، بعد فاکتور بیارید من حساب کنم
ایجیچی: چشم گوجو سان ، بازم تبریک میگم ایشالا مگومی سان خوشبخت بشن
گوجو: خیلی ممنون ، بقیه کارا به عهده اکینا هست
اکینا: بابایی!!
گوجو لبخندی زد و اکینا رو کول کرد و گفت: پرنسس مهمون ها رو دعوت کردی ؟
اکینا: اره بابا .. راستی مگومی هنوز داره وسیت نامه مینویسه
گوجو: اشکال نداره اوایل ازدواج اینطوری هست ، یکم که بگذره با دو تا بچه میان
اکینا: ایشالا
گوجو: اسماشون رو انتخاب پرنسس؟
اکینا: اره اسم نوه های مگومی رو انتخاب کردم مگومنا و ماکیتا
گوجو: عالیی!! * سر اکینا رو بوسید *
گوجو: خب پرنسس امشب تو عروسی باید با من برقصی!
اکینا: چشم قربان!!
سوکونا: مهمان های عزیز ، عروس و داماد اومدن
گوجو: بزن دست قشنگه روو!!!
* مهمان ها: نوبارا، یوجی، یوتا،نانامی، می می، یاگا،مای،پاندا،اینوماکی،تودو،تاکادا،شوکو،
کانکوجی،
خلاصه همه عالم و آدم اومده بودن
کیک هم رسید
مگومی با قیافه ای که میخواد بمیره اومد
ماکی هم به یه ورش هم نبود لباس عروس پوشیده بود
مگومی هم کت شلوار سرمه ای پوشیده بود
رفتن روی استند وایستادن
عاقد اومد بالا سر این دو نفر تور گذاشتن دو تا کله قند رو می می برداشت و بالای تور سابید
سوکونا داشت با دوربین فیلم میگرفت
گوجو هم داشت نگاه میکرد و آبمیوه و شیرینیش رو میخورد
اکینا هم داشت کادو ها رو جمع میکرد
عاقد گفت : آیا به بنده وکالت میدهید عقد دائمی و رسمی خانم ماکی زنین رو با جناب آقای مگومی فوشیگورو رو فرزند .. ببخشید فرزند کیه؟
گوجو: فرزند منه
عاقد: فرزند گوجو ساتورو رو بخوانم؟
می می: عروس رفته گوه بچینه
اکینا: اهم..!!
عاقد: دوباره میپرسم، آیا بنده وکیلم؟
می می: عروس رفته با یوتا لاس بزنه
اکینا زد روی پای می می و گفت: اوروسای!
عاقد: آیا بنده وکیلم؟
ماکی: با اجازه بزرگترا ... بله
عاقد : آقای مگومی فوشیگورو، ایا بنده وکیلم؟
مگومی با بغض: ب..بله
عاقد : مبارکه ، با توجه به اختیاراتی که دارم شما رو زن و شوهر میخوانم
یاگا: شام و کی میدن؟
سوکونا: بعد از رقص چاقو
۵.۱k
۲۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.