حق انتخواب 34
تهیونگ:چاگیا!
ت:هوم؟
تهیونگ:میشه امشب باز.....
ت:ششششش تهیونگ بس کن خب؟ من درد میکشم....
تهیونگ:ا.ت، فقط امشب.
بخواطر من؛ آروم انجامش میدم.
ت:آم..... تهیونگ من میترسم..... آخه وقتی هورنی میشی دیکت خیلی ورم میکنه و ترسناک میشه🤦♀️
تهیونگ:آه چاگیا خو لباس سک30 کمتر بپوش که اینطوری نشه..... بعدم باید عادت کنی وقتی رفتیم ماه عسل باید تا صب زیرم باشی.......
ت:چ.... چی؟! ما ازدواج نکرده بریم ماه عسل؟
تهیونگ:ن بعد ازدواج
آخ.....
ت:چی شد؟
تهیونگ:چاگیا دیگ تحمل ندارم!
تهیونگ محکم بغلت کرد و بردت سمت اتاق.
ت:تهیونگ! تهیونگ چکار میکنی!!!!
ن! ن!
تهیونگ:ششششش آروم باش چاگیا آروم انجامش میدم عادت کنی!
تهیونگ خوابوندت روی تخت و لباساتو توی تنت پاره کرد.
اصلا بهت اهمیت نمیداد ک چی میگی.
+توی خونه جینا مشروب خورده بود+
آروم آروم واردت کرد و برای اینکه عادت کنی آروم انجام میداد.
توهم چون دوسش داشتی چیزی نمیگفتی.
فقط ناله میکردی ک باعث هورنی تر شدن تهیونگ میشد.
آروم آروم سرعت کارو بیشتر کرد و ناله های خودشم در اومد و این نشونه ی کا+م کردنش بود......
وقتی ک هردو فلان شدین
( 😂💔)
تهیونگ بغلت کرد و بردت حموم.
تهیونگ میبوسیدت و
تهیونگ:سارانگه!
تو لبخند خسته ای زدی و حموم کردی و اومدی بیرون.
ت:هوم؟
تهیونگ:میشه امشب باز.....
ت:ششششش تهیونگ بس کن خب؟ من درد میکشم....
تهیونگ:ا.ت، فقط امشب.
بخواطر من؛ آروم انجامش میدم.
ت:آم..... تهیونگ من میترسم..... آخه وقتی هورنی میشی دیکت خیلی ورم میکنه و ترسناک میشه🤦♀️
تهیونگ:آه چاگیا خو لباس سک30 کمتر بپوش که اینطوری نشه..... بعدم باید عادت کنی وقتی رفتیم ماه عسل باید تا صب زیرم باشی.......
ت:چ.... چی؟! ما ازدواج نکرده بریم ماه عسل؟
تهیونگ:ن بعد ازدواج
آخ.....
ت:چی شد؟
تهیونگ:چاگیا دیگ تحمل ندارم!
تهیونگ محکم بغلت کرد و بردت سمت اتاق.
ت:تهیونگ! تهیونگ چکار میکنی!!!!
ن! ن!
تهیونگ:ششششش آروم باش چاگیا آروم انجامش میدم عادت کنی!
تهیونگ خوابوندت روی تخت و لباساتو توی تنت پاره کرد.
اصلا بهت اهمیت نمیداد ک چی میگی.
+توی خونه جینا مشروب خورده بود+
آروم آروم واردت کرد و برای اینکه عادت کنی آروم انجام میداد.
توهم چون دوسش داشتی چیزی نمیگفتی.
فقط ناله میکردی ک باعث هورنی تر شدن تهیونگ میشد.
آروم آروم سرعت کارو بیشتر کرد و ناله های خودشم در اومد و این نشونه ی کا+م کردنش بود......
وقتی ک هردو فلان شدین
( 😂💔)
تهیونگ بغلت کرد و بردت حموم.
تهیونگ میبوسیدت و
تهیونگ:سارانگه!
تو لبخند خسته ای زدی و حموم کردی و اومدی بیرون.
۴۷.۰k
۲۰ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.