زندگی مافیایی
💜زندگی مافیایی💜
p. ¹¹
من دارم زحمت میکشم بعد میخونی لایک نمی کنی خوب اون انگشتتو بزار روی اون قلب بی رنگو قرمزش کن 😥🥺قرمزش کردی؟
مرسیییییییی💕😁😌❤
________________________________________
صبح بیدار شدم دیدم جیمین نبود بلند شدم کارای لازم رو کردم موهامو درستکردم رفتم پایین
اجوما: سلام خانم صبح بخیر بفرمایید صبحانه میل کنید ارباب رفتن بیرون گفتن زودی بر میگردن
ا. ت: هوم باشه
ا. ت: چی درست کردی
اجوما: پنکیک با قهوه
ا. ت: مرسی
اجوما : نوش جونت دخترم
نشستم صبحانه خوردم صبحانم تموم شد
حوصلم سر رفته بود نمی دونستم چکار کنم
رفتم تو حیاط حیاطش خیلی بزرگ بود داشتم میگشتم که چشمم به یه تاب اوفتاد رفتم سوارش شدم داشتم تاب می خوردم که یه ماشین پورشه سیاه وارد خونه شد یکم که دقت کردم دیدم جیمینه
جیمین: اینجا چکار میکنی؟
ا. ت: ام خوب حوصلم سر رفته بود اومدم بیرون
جیمین: اها
جیمین: بیا تو
با هم رفتیم داخل
ا. ت: خیلی حوصلم سر رفته
جیمین: خب برو نگاه فیلم کن
ا. ت: میگم جیمین گوشیم کجاست؟
جیمین: واسه چیته؟
ا. ت: خب گوشیمو میخام
جیمین: نمیشه (جدی و سرد)
ا. ت: خب چرا؟
جیمین: گفتم نمیشه (جدی)
ا. ت: تلو خدا خوب منم حوصلم سر میره (با لحن کیوت)
جیمین: من با این چیزا خر نمیشم (دور از جون پسرم 😌)
ا. ت: خب
جیمین: گفتم نمیشه (یکم داد)
ا. ت: وقتی داد زد سرم ترسیدم
جیمین رفت بالا منم نشستم روی مبل داشتم اروم گریه میکردم که یه دستی رو روی پام حس کردم نگاه کردم دیدم جیمینه
جیمین: خوب چته گریه میکنی
ا. ت: ولم کن
جیمین: باشه خودت خاستی
بلندم کرد دیدم داره میبرم سمت اتاق
هرچی کردم نتونستم از بقلش در بیام
ا. ت: ولممممممم کنننننننن
جیمین: هرچی دستو پا بزنی به زرر خودته
ا. ت: ببخشید ترو خدا بزارم زمینننننن
رفتیم تو اتاق پرتم کرد رو تخت و.............
اهم منتظر چی بودی شیطون اگه پارت یعد رو میخاید لایکا زیاد باشه 😎😁😌🤌🏻بعد تو کامنتا بگید اسمات باشه یا نه تا پارت بعد بای کیوتا💜🤌🏻💕😌🥺❤️🔥❤💕🦋💕❤️🔥💕❤️🔥
p. ¹¹
من دارم زحمت میکشم بعد میخونی لایک نمی کنی خوب اون انگشتتو بزار روی اون قلب بی رنگو قرمزش کن 😥🥺قرمزش کردی؟
مرسیییییییی💕😁😌❤
________________________________________
صبح بیدار شدم دیدم جیمین نبود بلند شدم کارای لازم رو کردم موهامو درستکردم رفتم پایین
اجوما: سلام خانم صبح بخیر بفرمایید صبحانه میل کنید ارباب رفتن بیرون گفتن زودی بر میگردن
ا. ت: هوم باشه
ا. ت: چی درست کردی
اجوما: پنکیک با قهوه
ا. ت: مرسی
اجوما : نوش جونت دخترم
نشستم صبحانه خوردم صبحانم تموم شد
حوصلم سر رفته بود نمی دونستم چکار کنم
رفتم تو حیاط حیاطش خیلی بزرگ بود داشتم میگشتم که چشمم به یه تاب اوفتاد رفتم سوارش شدم داشتم تاب می خوردم که یه ماشین پورشه سیاه وارد خونه شد یکم که دقت کردم دیدم جیمینه
جیمین: اینجا چکار میکنی؟
ا. ت: ام خوب حوصلم سر رفته بود اومدم بیرون
جیمین: اها
جیمین: بیا تو
با هم رفتیم داخل
ا. ت: خیلی حوصلم سر رفته
جیمین: خب برو نگاه فیلم کن
ا. ت: میگم جیمین گوشیم کجاست؟
جیمین: واسه چیته؟
ا. ت: خب گوشیمو میخام
جیمین: نمیشه (جدی و سرد)
ا. ت: خب چرا؟
جیمین: گفتم نمیشه (جدی)
ا. ت: تلو خدا خوب منم حوصلم سر میره (با لحن کیوت)
جیمین: من با این چیزا خر نمیشم (دور از جون پسرم 😌)
ا. ت: خب
جیمین: گفتم نمیشه (یکم داد)
ا. ت: وقتی داد زد سرم ترسیدم
جیمین رفت بالا منم نشستم روی مبل داشتم اروم گریه میکردم که یه دستی رو روی پام حس کردم نگاه کردم دیدم جیمینه
جیمین: خوب چته گریه میکنی
ا. ت: ولم کن
جیمین: باشه خودت خاستی
بلندم کرد دیدم داره میبرم سمت اتاق
هرچی کردم نتونستم از بقلش در بیام
ا. ت: ولممممممم کنننننننن
جیمین: هرچی دستو پا بزنی به زرر خودته
ا. ت: ببخشید ترو خدا بزارم زمینننننن
رفتیم تو اتاق پرتم کرد رو تخت و.............
اهم منتظر چی بودی شیطون اگه پارت یعد رو میخاید لایکا زیاد باشه 😎😁😌🤌🏻بعد تو کامنتا بگید اسمات باشه یا نه تا پارت بعد بای کیوتا💜🤌🏻💕😌🥺❤️🔥❤💕🦋💕❤️🔥💕❤️🔥
۲۸.۱k
۱۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.