PART3
PART3
که دیدم جونگ کوک دستشو گذاشت روی رونم و فشارش داد
+اخ دداااری چیکار می کنی
_ فقط می خواستم ببینم دست زدن به بدنت چه حسی داره 😈
+منن هرزه نیستم با کمی داد
_هر وقت بکنمت می فهمم
+ خجالت
_ خنده
خب بگذریم من چند تا قانون دارم که اگه از اونا سرپیچی کنی تنبیه میشی
اب دهنمو قورت دادم
_قانون اول هیچ وقت هیچ وقت فکر فرار به سرت نزنه قانون دوم وارد حیاط نمیشی قانون سوم من هرچی بگم میگی چشم قانون چهارم منو ارباب و دوست دخترم رو ملکه صدا میزنی فهمیدی
+ببببلهه
_افرین گود گرل «نیشخند»
وارد عمارت شدم وای چقد بزرگ بود دهنم وا موند
_چیه خیلی قشنگه
+اره
_میدونم خندید
خب برو داخل اجوما بهت اتاقتو نشون میدم
اجوماااااا «داد» علامت اجوما/
/بله ارباب
_اتاق ات رو بهش نشون بده واز این به بعد ات خدمتکار این خونست لباس هاشم بهش بده بپوشه
/ چشم ارباب بیا دخترم
+باشه
رفتم بالا یه اتاق بهم داد ساده بود اما خوشگل حداقل از اون اشغال دونی بهتر بود رفتم حموم یه دوش 15 دقیقه ای گرفتم اومدم بیرون موهامو خشک کردم دم اسبی بستم لباسام رو پوشیدم یه میکاپ ساده کردم رفتم پایین جونگ کوک پایین پله ها وایساده بود وقتی منو دید یه چند لحظه بهم خیره شد بعد بهم گفت بریم داداشامو بهت معرفی کنم وقتی این رو گفت یه صدای جیغ مردونه از بالا اومد که من ترسیدم
_ترسیدی خنده
+ااره
_ خب اینم یادت باشه جلوی ته یونگ نخندی قول نمیدم زنده بمونی
+ ته یونگ کیه اب دهنشو قورت مبده
_ میفهمی
از پله ها رفتیم بالا و جلوی در یه اتاق رسیدیم که باز صدای اون جیغ اومد علامت ته یونگ & علامت شوگا%
& منو باز کن عوضی
%اروم بگیر تا دکترت بیاد
&نمیخام «داد» بازم کننننن
و جونگ کوک در اتاق رو باز کردم و دیدم یه مرده رو با زنجیر به دیوار بستن و داره داد میزنه یکی هم خیلی ریلکس نشته رو صندلی سرش تو گوشیه
_خب این ته یونگ که با زنجیر بسته و این که رو صندلی نشسته شوگا
+ سلام من کیم ات هستم از دیدنتون خوشحالم «خنده»
ته یونگ و شوگا باهم میگن سلام
وای نه خندیدم الان میکشتم که دیدم...
اوف باز خماریییییییی😈😈😈😈
نوش جونتون
که دیدم جونگ کوک دستشو گذاشت روی رونم و فشارش داد
+اخ دداااری چیکار می کنی
_ فقط می خواستم ببینم دست زدن به بدنت چه حسی داره 😈
+منن هرزه نیستم با کمی داد
_هر وقت بکنمت می فهمم
+ خجالت
_ خنده
خب بگذریم من چند تا قانون دارم که اگه از اونا سرپیچی کنی تنبیه میشی
اب دهنمو قورت دادم
_قانون اول هیچ وقت هیچ وقت فکر فرار به سرت نزنه قانون دوم وارد حیاط نمیشی قانون سوم من هرچی بگم میگی چشم قانون چهارم منو ارباب و دوست دخترم رو ملکه صدا میزنی فهمیدی
+ببببلهه
_افرین گود گرل «نیشخند»
وارد عمارت شدم وای چقد بزرگ بود دهنم وا موند
_چیه خیلی قشنگه
+اره
_میدونم خندید
خب برو داخل اجوما بهت اتاقتو نشون میدم
اجوماااااا «داد» علامت اجوما/
/بله ارباب
_اتاق ات رو بهش نشون بده واز این به بعد ات خدمتکار این خونست لباس هاشم بهش بده بپوشه
/ چشم ارباب بیا دخترم
+باشه
رفتم بالا یه اتاق بهم داد ساده بود اما خوشگل حداقل از اون اشغال دونی بهتر بود رفتم حموم یه دوش 15 دقیقه ای گرفتم اومدم بیرون موهامو خشک کردم دم اسبی بستم لباسام رو پوشیدم یه میکاپ ساده کردم رفتم پایین جونگ کوک پایین پله ها وایساده بود وقتی منو دید یه چند لحظه بهم خیره شد بعد بهم گفت بریم داداشامو بهت معرفی کنم وقتی این رو گفت یه صدای جیغ مردونه از بالا اومد که من ترسیدم
_ترسیدی خنده
+ااره
_ خب اینم یادت باشه جلوی ته یونگ نخندی قول نمیدم زنده بمونی
+ ته یونگ کیه اب دهنشو قورت مبده
_ میفهمی
از پله ها رفتیم بالا و جلوی در یه اتاق رسیدیم که باز صدای اون جیغ اومد علامت ته یونگ & علامت شوگا%
& منو باز کن عوضی
%اروم بگیر تا دکترت بیاد
&نمیخام «داد» بازم کننننن
و جونگ کوک در اتاق رو باز کردم و دیدم یه مرده رو با زنجیر به دیوار بستن و داره داد میزنه یکی هم خیلی ریلکس نشته رو صندلی سرش تو گوشیه
_خب این ته یونگ که با زنجیر بسته و این که رو صندلی نشسته شوگا
+ سلام من کیم ات هستم از دیدنتون خوشحالم «خنده»
ته یونگ و شوگا باهم میگن سلام
وای نه خندیدم الان میکشتم که دیدم...
اوف باز خماریییییییی😈😈😈😈
نوش جونتون
۳.۷k
۰۱ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.