فیک : وقتی کارمندش بودم پارت ³
= بهت میگم میرسونمش
_ لطفا بس کنید من با مدیر جوئن میرم
+ اوم باشه بیا بریم
•تو راه•
_ ببخشید ولی این راه خونمون نیست
+ نترس نمیدزدمت فعلا زوده داریم میریم بیمارستان
_ بیماریستان برا چی گفتم که خوبم
+ ببین حوصله ندارم فردا نیای کلی کار بمونه پس حرف گوش کن
_ ولی
+( دستش رو گذاشت رو لبش به عنوان سکوت ) هیس اروم باش رو حرفم حرف نزن
°رسیدن بیمارستان°
علامت دکتر ~
~ سلام چیشده؟
+ مچ پاش ضربه دیده
~ بزارین نگاه کنم
_ اخ
+ اروم باش فعلا چیزی نشده !!
~ باید عکس بگیرم از مچ پاتون
_ اوم باشه ولی درد داره ؟!
~ اره کمی ولی باید تحمل کنید
•چند مین بعد•
~ پاتون رو بذارید اینجا
_ { گذاشت }
~ بزار ببینم
_ اخخخخ پام
+ لطفا اروم تر
~ مجبوره تحمل کنه
_ اخخخ وایی [خود به خود دست کوک رو میگیره ]
.
.
.
.
بقیه رو پارت بعد بخون
_ لطفا بس کنید من با مدیر جوئن میرم
+ اوم باشه بیا بریم
•تو راه•
_ ببخشید ولی این راه خونمون نیست
+ نترس نمیدزدمت فعلا زوده داریم میریم بیمارستان
_ بیماریستان برا چی گفتم که خوبم
+ ببین حوصله ندارم فردا نیای کلی کار بمونه پس حرف گوش کن
_ ولی
+( دستش رو گذاشت رو لبش به عنوان سکوت ) هیس اروم باش رو حرفم حرف نزن
°رسیدن بیمارستان°
علامت دکتر ~
~ سلام چیشده؟
+ مچ پاش ضربه دیده
~ بزارین نگاه کنم
_ اخ
+ اروم باش فعلا چیزی نشده !!
~ باید عکس بگیرم از مچ پاتون
_ اوم باشه ولی درد داره ؟!
~ اره کمی ولی باید تحمل کنید
•چند مین بعد•
~ پاتون رو بذارید اینجا
_ { گذاشت }
~ بزار ببینم
_ اخخخخ پام
+ لطفا اروم تر
~ مجبوره تحمل کنه
_ اخخخ وایی [خود به خود دست کوک رو میگیره ]
.
.
.
.
بقیه رو پارت بعد بخون
۶.۲k
۲۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.