عشق پنهان پارت6
کارینا:اوپااا صب کننن
*تهیونگ وایساد
کارینا:اوپا ببخشید بخاطر من کتک خوردی
تهیونگ:نه اشکالی نداره اون جونگکوک اشغال...
اری:دختریعه احمق ابروتو جولو همه میبرم
الا:میخای چی کار کنی؟
اری:ازشون عکس میگرم وقتی دارن حرف میزنن و ت کل مدرسه پخش میکنم
الا:عکس کافی نیست باید بری دوربین مدار بسته رو پیدا کنی و فیلماشونو ببینی
اری:یاا فکر خوبیه
*اری یواشکی میره دفتر مدیر و فیلم مدار بسته رو ت فلش اپلود میکنه
صدای پای مدیر میاد اری سری اپلود میکنه و از دفتر میره بیرون
اری:خب بزار ببینم چی توشه
*اری اون فیلمو میبینه که تهیونگ و کارینا زیر بارونن و از اون فیلم پیرینت میگره زیرش مینویسه "تهیونگ و کاریناعه احمق" و ت کل مدرسه پخش میکنه
*فردا صب
جیهیو:کارینااا کارینااا این عکساا چیهه؟
کارینا:کدوم؟
جیهیو بش نشون میده
کارینا:چیی؟من اینارو نگرفتممم
*تهیونگ عکسا رو میبینه
تهیونگ:حتما کار اون جونگکوک عوضیه
جیمین:تهیونگ وایساا دوباره شر درس نکنن
تهیونگ به کسی اهمیت نمیده
(چ خشن)
تهیونگ:جونگکوککک چرا اون عکسا رو پخش کردییی؟
کارینا: (دست تهیونگو میگره و میگه بس کن لطفا)
کارینا تهیونگو میبره اونطرف تا ارومش کنه
جونگکوک:یاا کارینا
کارینا بر میگرده
جونگکوک:دوست دارم
*رنگ کارینا پرید
تهیونگ دیگه نمیتونس تحمل کنه و دعوا رو شروع کرد
کارینا: نهههه بس کنینننن (چن بار با داد)
کسی اهمیت نداد
*دعوا انقدر بد بود که تهیونگ بیهوش شد
جونگکوک: یااا یاااا عوضیی...تهیونگگگ...
کارینا:چی کار کردییی
*جیمین زنگ زد اورژانس
اورژانس اومد و تهیونگو برد کارینا هم با اورژانس رف
کارینا پاهاش لرزید جونگکوکم با موتورش رف بیمارستان چون نگران تهیونگ شده بود
کارینا:جونگکوک ت...
*تهیونگ وایساد
کارینا:اوپا ببخشید بخاطر من کتک خوردی
تهیونگ:نه اشکالی نداره اون جونگکوک اشغال...
اری:دختریعه احمق ابروتو جولو همه میبرم
الا:میخای چی کار کنی؟
اری:ازشون عکس میگرم وقتی دارن حرف میزنن و ت کل مدرسه پخش میکنم
الا:عکس کافی نیست باید بری دوربین مدار بسته رو پیدا کنی و فیلماشونو ببینی
اری:یاا فکر خوبیه
*اری یواشکی میره دفتر مدیر و فیلم مدار بسته رو ت فلش اپلود میکنه
صدای پای مدیر میاد اری سری اپلود میکنه و از دفتر میره بیرون
اری:خب بزار ببینم چی توشه
*اری اون فیلمو میبینه که تهیونگ و کارینا زیر بارونن و از اون فیلم پیرینت میگره زیرش مینویسه "تهیونگ و کاریناعه احمق" و ت کل مدرسه پخش میکنه
*فردا صب
جیهیو:کارینااا کارینااا این عکساا چیهه؟
کارینا:کدوم؟
جیهیو بش نشون میده
کارینا:چیی؟من اینارو نگرفتممم
*تهیونگ عکسا رو میبینه
تهیونگ:حتما کار اون جونگکوک عوضیه
جیمین:تهیونگ وایساا دوباره شر درس نکنن
تهیونگ به کسی اهمیت نمیده
(چ خشن)
تهیونگ:جونگکوککک چرا اون عکسا رو پخش کردییی؟
کارینا: (دست تهیونگو میگره و میگه بس کن لطفا)
کارینا تهیونگو میبره اونطرف تا ارومش کنه
جونگکوک:یاا کارینا
کارینا بر میگرده
جونگکوک:دوست دارم
*رنگ کارینا پرید
تهیونگ دیگه نمیتونس تحمل کنه و دعوا رو شروع کرد
کارینا: نهههه بس کنینننن (چن بار با داد)
کسی اهمیت نداد
*دعوا انقدر بد بود که تهیونگ بیهوش شد
جونگکوک: یااا یاااا عوضیی...تهیونگگگ...
کارینا:چی کار کردییی
*جیمین زنگ زد اورژانس
اورژانس اومد و تهیونگو برد کارینا هم با اورژانس رف
کارینا پاهاش لرزید جونگکوکم با موتورش رف بیمارستان چون نگران تهیونگ شده بود
کارینا:جونگکوک ت...
۱۲.۳k
۰۵ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.