فیک طلسم شده قسمت ۳۶
وقتی که جسیکا رو بردن بیمارستان
جکسون و خاندانش اومده بودن اونجا
جسیکا با پرستار و دکتر هماهنگ کرده بود که فرار کنه
وقتی که جسیکا رفتش سوار قایق شد
قایق ران کسی نبود جز جون کوک اسلاید سوم
جسیکا دهنش باز موند و محو شد گفت تو اینجا چکار میکنی
جون کوک گفت فکر کردی خودت زرنگی
جسیکا عصبی شدو حمله کرد به جون کوک و لباس رو پاره کرد شد یقه هفت
جون کوک هم لباس مورد علاقه ای جسیکا رو پاره کرد گفت بی حساب شدیم
یهو نگاه کرد دید مسیر رو گم کردن
جون کوک زد به پیشونی خودش و گفت ای وای من امشب باید اینجا بخوابیم
جسیکا گفت من باید برم هتل تو میمونی اینجا هاهاها خندید
جون کوک گفت اینجا مثلا جریزه است هاهاهاها
جکسون و خاندانش اومده بودن اونجا
جسیکا با پرستار و دکتر هماهنگ کرده بود که فرار کنه
وقتی که جسیکا رفتش سوار قایق شد
قایق ران کسی نبود جز جون کوک اسلاید سوم
جسیکا دهنش باز موند و محو شد گفت تو اینجا چکار میکنی
جون کوک گفت فکر کردی خودت زرنگی
جسیکا عصبی شدو حمله کرد به جون کوک و لباس رو پاره کرد شد یقه هفت
جون کوک هم لباس مورد علاقه ای جسیکا رو پاره کرد گفت بی حساب شدیم
یهو نگاه کرد دید مسیر رو گم کردن
جون کوک زد به پیشونی خودش و گفت ای وای من امشب باید اینجا بخوابیم
جسیکا گفت من باید برم هتل تو میمونی اینجا هاهاها خندید
جون کوک گفت اینجا مثلا جریزه است هاهاهاها
۷.۷k
۰۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.