رمان
#میشد_نخواست پارت۹
لیا:خب دیگه ما بریم نیمه شب شد
توانا:باشه باشه تو دانشگاه میبینمت
لیا:خداحافظ
توانا:بای
الیسا:بریم خونه؟
لیا:بریم
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
چاعان:ولی لیا خیلی شیرینه
توانا:اوووووو🤗😉
چاعان:باش حالا بزرگش نکن
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
لیا:سلااام
یاعیز:اومدین
لیا:اره
الیسا:سلام
یاعیز:خوش اومدی
لیا:خب دیگه ما بریم نیمه شب شد
توانا:باشه باشه تو دانشگاه میبینمت
لیا:خداحافظ
توانا:بای
الیسا:بریم خونه؟
لیا:بریم
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
چاعان:ولی لیا خیلی شیرینه
توانا:اوووووو🤗😉
چاعان:باش حالا بزرگش نکن
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
لیا:سلااام
یاعیز:اومدین
لیا:اره
الیسا:سلام
یاعیز:خوش اومدی
۸۳۴
۱۹ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.