IDOL ANJEL ☁️🐾
#IDOL_ANJEL ☁️🐾
#5
بلاخره درس تموم شد
معلم:روز خوبی داشته باشید
از کلاس رفت بیرون
لینا هنوز نیومده بود
.... :ا.ت برامون دنس میری؟
ا.ت:حالشو ندارم بزار یه وقت دیگه
سوزی:ا.ت بنظرم خونه نرو
ا.ت:واسه چی؟
سوزی:لینارو که دیگه میشناسی...هر لحظه میتونه بهت حمله کنه
سویونگ:آره...خونتم که دیگه میدونه کجاست
کوک:اگه میخای...مجبورت نمیکنماا..قصد بدیم ندارم
ا.ت:حرفتو بزن
کوک:....میتونی بیای یکم پیش من بمونی..خب تازه میخام بهت چیز یاد بدم واسه اون
ا.ت:عاه..چرا باید مجبور بشم اینکارو بکنم
با دستام سرمو گرفتم
داشتم کلافه میشدم
سوزی:عا راس میگه...میتونی بری اونجا
ا.ت:میخای اون عوضی منو بکشه؟
سویونگ:اون نمیفهمه..نگران نباش
سوزی دم گوشم حرف زد
سوزی:تازشم میتونی بیشتر به این آقای جذاب نزدیک بشیی
ا.ت:فک کردی بخاطر این میخام برممم برو بابااا
کوک:خب؟
ا.ت:نمیدونم
سوزی:ا.ت میگه که مشکلی ندارمم
نگاهی بهش کردم
ا.ت:قول میدم بعدن بکشمت
کوک:اوکی پاشو بریم پس
کیفمو برداشتمو دنبالش رفتم
داشتم میرفتم خونه یه ایدل
باور نمیکردم
کوک:در ضمن....لازم نیس نگران باشی من نصف روزو خونه نیستم
ا.ت:مگه کجا میری
نگاهی بهم کرد
انگار داشت میگفت فوضولی؟
کوک:میرم کمپانی یا استودیو
ا.ت:عا اوکی
رفتیمو تو ماشین نشستیم
لینا و اکیپش داشتن از پنجره نگامون میکردن
ا.ت:واست دردسر نمیشه که..منظورم کاپلته
کوک:فک کردی لینا کاپل منه؟اون فقط میخاد با من که دوستشم پز بده
ا.ت:تو دوستشی؟
کوک:....باباهامون باهم دوستن واسه همین بعضی وقتا خونه هم دیگه ایم
ا.ت:پس یعنی عمارت توعم میاد؟
کوک:امکانش هست
بقیه راهو ساکت شدم
اگه میومد عمارت کوکو تنها بودم چیکار میکردم؟
*بعد از رسیدن*
به عمارت رفتیم
بزرگتر از چیزی که فک میکردم بود
اگه اینجا کار میکردم میتونستم پول زندگیمو بدست بیارم
از ماشین پیاده شدیمو رفتیم تو
کوک:اجوما لطفا رامیون درست بکن واسه امشب...عه ا.ت توعم اگه گشنمه میتونی باهام نودل بخوری
ا.ت:اوکی..مرسی
دنبالش رفتم
نودلارو توی ظرف آبجوش انداخت و نشست رو صندلی
کوک:دوس داری کی برات کلاس بزارم
ا.ت:هرموقع خودت دوس داشتی
کوک:عام..واسه کدوم کمپانی درخواست دادی؟
ا.ت:وای جی..اگه قبولم کنن
کوک:یه درخاستم واسه کمپانی هایب بده که همو ببینیم اگه اونجا قبولت نکردن...خودم میتونم راضیشون کنم قبولت کنن
ا.ت:عو مرسی...ببینم چی میشه
کوک:نودلام پخت
داشت نودلا رو در میورد که زنگ درو زدن
#5
بلاخره درس تموم شد
معلم:روز خوبی داشته باشید
از کلاس رفت بیرون
لینا هنوز نیومده بود
.... :ا.ت برامون دنس میری؟
ا.ت:حالشو ندارم بزار یه وقت دیگه
سوزی:ا.ت بنظرم خونه نرو
ا.ت:واسه چی؟
سوزی:لینارو که دیگه میشناسی...هر لحظه میتونه بهت حمله کنه
سویونگ:آره...خونتم که دیگه میدونه کجاست
کوک:اگه میخای...مجبورت نمیکنماا..قصد بدیم ندارم
ا.ت:حرفتو بزن
کوک:....میتونی بیای یکم پیش من بمونی..خب تازه میخام بهت چیز یاد بدم واسه اون
ا.ت:عاه..چرا باید مجبور بشم اینکارو بکنم
با دستام سرمو گرفتم
داشتم کلافه میشدم
سوزی:عا راس میگه...میتونی بری اونجا
ا.ت:میخای اون عوضی منو بکشه؟
سویونگ:اون نمیفهمه..نگران نباش
سوزی دم گوشم حرف زد
سوزی:تازشم میتونی بیشتر به این آقای جذاب نزدیک بشیی
ا.ت:فک کردی بخاطر این میخام برممم برو بابااا
کوک:خب؟
ا.ت:نمیدونم
سوزی:ا.ت میگه که مشکلی ندارمم
نگاهی بهش کردم
ا.ت:قول میدم بعدن بکشمت
کوک:اوکی پاشو بریم پس
کیفمو برداشتمو دنبالش رفتم
داشتم میرفتم خونه یه ایدل
باور نمیکردم
کوک:در ضمن....لازم نیس نگران باشی من نصف روزو خونه نیستم
ا.ت:مگه کجا میری
نگاهی بهم کرد
انگار داشت میگفت فوضولی؟
کوک:میرم کمپانی یا استودیو
ا.ت:عا اوکی
رفتیمو تو ماشین نشستیم
لینا و اکیپش داشتن از پنجره نگامون میکردن
ا.ت:واست دردسر نمیشه که..منظورم کاپلته
کوک:فک کردی لینا کاپل منه؟اون فقط میخاد با من که دوستشم پز بده
ا.ت:تو دوستشی؟
کوک:....باباهامون باهم دوستن واسه همین بعضی وقتا خونه هم دیگه ایم
ا.ت:پس یعنی عمارت توعم میاد؟
کوک:امکانش هست
بقیه راهو ساکت شدم
اگه میومد عمارت کوکو تنها بودم چیکار میکردم؟
*بعد از رسیدن*
به عمارت رفتیم
بزرگتر از چیزی که فک میکردم بود
اگه اینجا کار میکردم میتونستم پول زندگیمو بدست بیارم
از ماشین پیاده شدیمو رفتیم تو
کوک:اجوما لطفا رامیون درست بکن واسه امشب...عه ا.ت توعم اگه گشنمه میتونی باهام نودل بخوری
ا.ت:اوکی..مرسی
دنبالش رفتم
نودلارو توی ظرف آبجوش انداخت و نشست رو صندلی
کوک:دوس داری کی برات کلاس بزارم
ا.ت:هرموقع خودت دوس داشتی
کوک:عام..واسه کدوم کمپانی درخواست دادی؟
ا.ت:وای جی..اگه قبولم کنن
کوک:یه درخاستم واسه کمپانی هایب بده که همو ببینیم اگه اونجا قبولت نکردن...خودم میتونم راضیشون کنم قبولت کنن
ا.ت:عو مرسی...ببینم چی میشه
کوک:نودلام پخت
داشت نودلا رو در میورد که زنگ درو زدن
۱.۳k
۱۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.