💜 عشق مریضی واگیر دار 🤍✨
💜 عشق مریضی واگیر دار 🤍✨
part 49🤍✨
(از زبان یونا)
نامجون ک اینو گفت اب پرتقال پرید تو گلوم
یونا: چییییی😳
مینجی:یعنی چی کی
جیوو: وی میگی نامجون چرا انقد یهویی
مانیا: چه خبره اینجا
نامی:هی بچه ها آروم باشین
کوک:چرا زود تر به ما نگفتی حداقل
جین:راس میگه
ته: هیونگ کی قراره بریم
شوگا:ای داد بی داد
جیهوپ:جیغغغ
نامی:عععع چرا جیغ میزنی توو
جیهوپ :هیچی هیچی شارژ گوشیم داره تموم میشه (رفت گوشیشو بزنه ب شارژ🤦🏼🙄😂💔)
نامی:هوفف از دست شماها من چیکار کنم
جیمین: یااا من ک ساکت بودمم
کوک: خوب تو شک بودی
ته:اوم راس میگه
شوگا:خو حالا ببندین دهنارو
ته: هیونگ کی قراره بریم !؟
نامجون:هفته ی دیگه میریم و یک هفته یا بیشتر اونجا میمونیم
یونا:یعنی چی🥺 ....میگم نامجون نمیشه مام بیایم!؟؟
ته:یااا قشنگم چرا بغض کردیی بیا بغلم ببینم (بغلش کرد)
یونا:آخه من چجوری اینجا بمونم وقتی تو نیستی کوک نیست
کوک: عشقم میریم زود بر میگردیم دیگه
یونا:خب اگه کار مهم نیست مام باهاتون بیایم
شوگا: ولی شما درس و مدرسه دارین ..
نامی:راس میگه خوب
مینجی:یااا مدرسه مهم نیست ی کاریش میکنیم مام میخوایم باهاشون بیایم
جیمین:تو چی مانیا .... توعم میای!؟؟
مانیا:من.... من ..نمیدونم اگه بشه میام با دخترا خوش میگذره
جیمین:آها اوکی (توش عروسیه بچم)
نامی:بچه ها سفر مهمی نیست فک نکنم مشکلی باشه اگه شمام بیاین اینجوری ب مام بیشتر خوش میگذره و اونجا بیکار نیستیم
جیوو:یعنی واقعا میشه مام بیایم
نامی: نمیدونم الان زنگ میزنم میپرسم
شوگا: (رو ب نامی) خوب نمیشه اینجا ب جای من بیان من خونه بمونم استراحت کنم!؟؟
جیهوپ: حالا ن که تا الان داشتی کوه میکندیی
شوگا: یاااا امروز ک نزاشتی من بخوابم بیدارم کردی رو مخم نباش
جیهوپ:گگگگ
نامی:خیر نمیشه باید بیای
(اینم از این امشب سرم درد میکنه فردا بازم میزارم واستون یا اگه شد امشب بوس بهتون بابای)
part 49🤍✨
(از زبان یونا)
نامجون ک اینو گفت اب پرتقال پرید تو گلوم
یونا: چییییی😳
مینجی:یعنی چی کی
جیوو: وی میگی نامجون چرا انقد یهویی
مانیا: چه خبره اینجا
نامی:هی بچه ها آروم باشین
کوک:چرا زود تر به ما نگفتی حداقل
جین:راس میگه
ته: هیونگ کی قراره بریم
شوگا:ای داد بی داد
جیهوپ:جیغغغ
نامی:عععع چرا جیغ میزنی توو
جیهوپ :هیچی هیچی شارژ گوشیم داره تموم میشه (رفت گوشیشو بزنه ب شارژ🤦🏼🙄😂💔)
نامی:هوفف از دست شماها من چیکار کنم
جیمین: یااا من ک ساکت بودمم
کوک: خوب تو شک بودی
ته:اوم راس میگه
شوگا:خو حالا ببندین دهنارو
ته: هیونگ کی قراره بریم !؟
نامجون:هفته ی دیگه میریم و یک هفته یا بیشتر اونجا میمونیم
یونا:یعنی چی🥺 ....میگم نامجون نمیشه مام بیایم!؟؟
ته:یااا قشنگم چرا بغض کردیی بیا بغلم ببینم (بغلش کرد)
یونا:آخه من چجوری اینجا بمونم وقتی تو نیستی کوک نیست
کوک: عشقم میریم زود بر میگردیم دیگه
یونا:خب اگه کار مهم نیست مام باهاتون بیایم
شوگا: ولی شما درس و مدرسه دارین ..
نامی:راس میگه خوب
مینجی:یااا مدرسه مهم نیست ی کاریش میکنیم مام میخوایم باهاشون بیایم
جیمین:تو چی مانیا .... توعم میای!؟؟
مانیا:من.... من ..نمیدونم اگه بشه میام با دخترا خوش میگذره
جیمین:آها اوکی (توش عروسیه بچم)
نامی:بچه ها سفر مهمی نیست فک نکنم مشکلی باشه اگه شمام بیاین اینجوری ب مام بیشتر خوش میگذره و اونجا بیکار نیستیم
جیوو:یعنی واقعا میشه مام بیایم
نامی: نمیدونم الان زنگ میزنم میپرسم
شوگا: (رو ب نامی) خوب نمیشه اینجا ب جای من بیان من خونه بمونم استراحت کنم!؟؟
جیهوپ: حالا ن که تا الان داشتی کوه میکندیی
شوگا: یاااا امروز ک نزاشتی من بخوابم بیدارم کردی رو مخم نباش
جیهوپ:گگگگ
نامی:خیر نمیشه باید بیای
(اینم از این امشب سرم درد میکنه فردا بازم میزارم واستون یا اگه شد امشب بوس بهتون بابای)
۴.۶k
۰۶ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.