سناریو
وقتی عضو هشتمی و داخل یه مراسم یکی میخواد بهت تجاوز کنه و وقتی داره با کمر بندش میزنتت چون لباست رو در نیاوردی میان تو بخاطر صدا هایی که دادی
نامی: میره با همون کمر بند پسرو رو کبود میکنه تورم برای زخم هات میبره بسمارستان
جین: ستا از بادیگارد های عضله ایش رو برای پاره کردن اون پسر میفرسته تورو میبره درمون گاه
شوگا: میوفته جون پسته همین طور که میزنه میگه:رو کی دست بلند کردی ها؟کثافط اشغال اینقدر میزنه تو دهنش و شکمش هم دماغش میشکنه هم دنده هاش خون هم بالا میاره
هوپی: خشمش نشون میده در حدی میزنه پسر رو که خون بالا میاره
جیمین: فقط یکس تو دماغش یکی به شکم یکی محکم به دیک پسر بقیش با بادیگارد
به تو هم خیلی کمک میکنه
ته: مرده رو هم فش میده هم صورتشو پر از استخون دودر شده میکنه بعدم مرده رو میندازه دست بادیگارد
و تورو براید بغل میکنه بدون توجه به کسی فقط میره بیمارستان
کوک: ت.ا....
ای مردک
عوضی
میوفته به جونش
رو کی دست ببند کردی ها؟
ببسنم الانم جرعت داری این کار رو تکرار کنی؟
از هر دو دماغ مرده خون میاد که دستشو میزاره رو گلوش و فشار میده تو میگی پیشش با بدن کبود
ت.ا: کو.. کوکی.. ولش کن.. نمیخوام تو زندان ببینمت(با بغض)
کوک ولش میکنه و چند ضربه محکم با پا به دیک و صورت مرده میزنه
کوک: بیا خرگوشم
براید بغلت میکنه
کوک: دیگه حق نداری لباس باز بپوشی دعفه اول اخرت بود حالا هم بدن خوشگلت کبود شد منتظرم خوب شی
و تو که از درد و ترس پسره و داد های کوک که سر اون کشید خودتو. تث سنه های کوک قایم کردی
نامی: میره با همون کمر بند پسرو رو کبود میکنه تورم برای زخم هات میبره بسمارستان
جین: ستا از بادیگارد های عضله ایش رو برای پاره کردن اون پسر میفرسته تورو میبره درمون گاه
شوگا: میوفته جون پسته همین طور که میزنه میگه:رو کی دست بلند کردی ها؟کثافط اشغال اینقدر میزنه تو دهنش و شکمش هم دماغش میشکنه هم دنده هاش خون هم بالا میاره
هوپی: خشمش نشون میده در حدی میزنه پسر رو که خون بالا میاره
جیمین: فقط یکس تو دماغش یکی به شکم یکی محکم به دیک پسر بقیش با بادیگارد
به تو هم خیلی کمک میکنه
ته: مرده رو هم فش میده هم صورتشو پر از استخون دودر شده میکنه بعدم مرده رو میندازه دست بادیگارد
و تورو براید بغل میکنه بدون توجه به کسی فقط میره بیمارستان
کوک: ت.ا....
ای مردک
عوضی
میوفته به جونش
رو کی دست ببند کردی ها؟
ببسنم الانم جرعت داری این کار رو تکرار کنی؟
از هر دو دماغ مرده خون میاد که دستشو میزاره رو گلوش و فشار میده تو میگی پیشش با بدن کبود
ت.ا: کو.. کوکی.. ولش کن.. نمیخوام تو زندان ببینمت(با بغض)
کوک ولش میکنه و چند ضربه محکم با پا به دیک و صورت مرده میزنه
کوک: بیا خرگوشم
براید بغلت میکنه
کوک: دیگه حق نداری لباس باز بپوشی دعفه اول اخرت بود حالا هم بدن خوشگلت کبود شد منتظرم خوب شی
و تو که از درد و ترس پسره و داد های کوک که سر اون کشید خودتو. تث سنه های کوک قایم کردی
۸.۵k
۲۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.