+تو فقط تصور کن -پارت ۴
+تو فقط تصور کن -پارت ۴
از زبان ساتو:
-ادامه حرف پسره :
اگه یادت باشه اسم منو آکانه کیشای گذاشته بودی. تو منو خیلی دوست داشتی .ما بهترین دوست هم بودیم .
ساتو: پس که اینطور ... اممم میشه اینجا رو ترک کنی من نمیتونم یه روح رو کنارم تحمل کنم .
آکانه : من قراره تا آخر نوجوانی آن کنارت باشم چون ابن قدرت تا اون موقع ادامه داره
+همون لحظه صدای در اومد ... صاحب
ادامه دارد....🫴🏻✌🏻
بچه ها به خاطر عید دیر دیر پست میزارم انفالوم نکنین 🙏🏻
بیاین بغلم༼ つ ◕‿◕ ༽つ
از زبان ساتو:
-ادامه حرف پسره :
اگه یادت باشه اسم منو آکانه کیشای گذاشته بودی. تو منو خیلی دوست داشتی .ما بهترین دوست هم بودیم .
ساتو: پس که اینطور ... اممم میشه اینجا رو ترک کنی من نمیتونم یه روح رو کنارم تحمل کنم .
آکانه : من قراره تا آخر نوجوانی آن کنارت باشم چون ابن قدرت تا اون موقع ادامه داره
+همون لحظه صدای در اومد ... صاحب
ادامه دارد....🫴🏻✌🏻
بچه ها به خاطر عید دیر دیر پست میزارم انفالوم نکنین 🙏🏻
بیاین بغلم༼ つ ◕‿◕ ༽つ
۲.۹k
۰۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.