" قرار بود به چی فکر کنم؟ چطور قرار بود به نبودن با تو فک
" قرار بود به چی فکر کنم؟ چطور قرار بود به نبودن با تو فکر
کنم؟ روز اولی که دیدمت مثل کابوسی که توی یه رویا گیر
کرده، از جلوی چشمهام رد میشه...اون روز تو فقط من و نگاه
کردی...اولین نگاهت و یادمه...گفتی بزرگ شدم...ولی نفهمیدی
با اون نگاه ساده ات من و توی چه رویایی زندونی کردی...
رویای چشمات تهیونگ...من توی چشمات زندانیم...حالا چطور
قرار بود از حصار نگاهت فرار کنم؟"
جئون جونگکوک، 1 ژانویه ی 1992
کنم؟ روز اولی که دیدمت مثل کابوسی که توی یه رویا گیر
کرده، از جلوی چشمهام رد میشه...اون روز تو فقط من و نگاه
کردی...اولین نگاهت و یادمه...گفتی بزرگ شدم...ولی نفهمیدی
با اون نگاه ساده ات من و توی چه رویایی زندونی کردی...
رویای چشمات تهیونگ...من توی چشمات زندانیم...حالا چطور
قرار بود از حصار نگاهت فرار کنم؟"
جئون جونگکوک، 1 ژانویه ی 1992
۳.۳k
۱۲ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.