🖤عشق دو طرفه🖤
پارت قبل شامله مکالمه رز وا.ت درباری هیون بود وبا شراب به سمت موش نقشه رفتن😂
پارت جدید:
به سمت هیون رفتیم
همون لحظه که رزو (نیشگون .چیمبولک. گلچین نمیدونم شما چی میگین حالا امیدوارم فهمیده باشید😁)
برام زیر پا انداختو شراب روی لباس هیون ریخت ازش معذرت خواهی کردم وگفتم منتظر باشه تا یکی جدید براش بیارم به
سمت ماشینم رفتمو سریع سوار شدم خوشبختانه اون نزدیکیا
لباس فروشی بود خردمو توی یک ربع خودمو به عروسی رسوندم
رفتم داخل ولی هیونو ندیدم
از رز پرسیدم گفت همین ۲ دقیقه پیش رفت تو سرویس (همون دشوری خودمون اه)منم رفتم از اونجایی که عادتمه اول برم داخل بعد در بزنم همین کارو کردم دیدم بالا تنش لخته سریع برگشتم و نگاهمو به دیوار رو بروم دادم
دستمو بردم عقب و لباسو بهش دادم
بعد چند دقیقه گفت میتونی برگردی لباس پوشیدم
بعد بیرون رفتیم
نزدیکای ساعت ۸ بود
چون شاهد عقدشون بودم رفتم بالا و روی صندلی نشستم
و به دلیل اینکه ۲ شاهد نیاز است
چانگبینم اونورم نشست
اینا ازدواج کردنو من از دست خواهرم راحت شدم
.......
.
.
.
پارت بعدو کی بزارم؟
کامنت . لایک. فالو....یادت نره عقشم عسلم
بای بای خوشگلام😘
پارت جدید:
به سمت هیون رفتیم
همون لحظه که رزو (نیشگون .چیمبولک. گلچین نمیدونم شما چی میگین حالا امیدوارم فهمیده باشید😁)
برام زیر پا انداختو شراب روی لباس هیون ریخت ازش معذرت خواهی کردم وگفتم منتظر باشه تا یکی جدید براش بیارم به
سمت ماشینم رفتمو سریع سوار شدم خوشبختانه اون نزدیکیا
لباس فروشی بود خردمو توی یک ربع خودمو به عروسی رسوندم
رفتم داخل ولی هیونو ندیدم
از رز پرسیدم گفت همین ۲ دقیقه پیش رفت تو سرویس (همون دشوری خودمون اه)منم رفتم از اونجایی که عادتمه اول برم داخل بعد در بزنم همین کارو کردم دیدم بالا تنش لخته سریع برگشتم و نگاهمو به دیوار رو بروم دادم
دستمو بردم عقب و لباسو بهش دادم
بعد چند دقیقه گفت میتونی برگردی لباس پوشیدم
بعد بیرون رفتیم
نزدیکای ساعت ۸ بود
چون شاهد عقدشون بودم رفتم بالا و روی صندلی نشستم
و به دلیل اینکه ۲ شاهد نیاز است
چانگبینم اونورم نشست
اینا ازدواج کردنو من از دست خواهرم راحت شدم
.......
.
.
.
پارت بعدو کی بزارم؟
کامنت . لایک. فالو....یادت نره عقشم عسلم
بای بای خوشگلام😘
۵۱۰
۱۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.