رمان عشق یا خانواده پارت ۵۴
که دیدم از رو شلوار بادش نمی خوابه واسه همین دستم رو بردم زیر و شروع کردم به ماساژ دادن (مثلا سعی کردم کم معلوم باشه هاااا😅) که یهو ا/ت اومد داخل...
"ویو ا/ت"
ا/ت:یادم رفت از تهیونگ بپرسم چی میخواد برم ازش بپرسم
رفتم داخل اتاق همین که درو باز کردم دیدم که تهیونگ داره
ا/ت:(جیغ)... داری چه غلطی میکنی؟(دستش رو گذاشت رو چشماش )
تهیونگ: آدم نباید قبل اومدن تو اتاق در بزنه(زوددستش رو کشید)
ا/ت:انگار یادت رفته زنتم هاااا
تهیونگ:خب مگه از اینکه با من ازدواج کردی ناراحت نیستی(کمی داد)
ا/ت:کی گفته ناراحتم(کمی داد)
تهیونگ:چی؟(تعجب)
ا/ت:خب چیزه عامم ...اومدم بپرسم چی میخوای ؟(هول شد)
تهیونگ:خب من هر چی باشه میخورم
ا/ت:باشه پس(از اتاق خارج شد)
از اتاق زود خارج شدم قلبم داشت تند تند میزد...*اوففف اون چی بود من گفتم *
"در حال خوردن غذا"
ا/ت:خب چند دقیقه پیش
تهیونگ:خب چند دقیقه پیش (همزمان)
تهیونگ:تو اول بگو
ا/ت:خببب اونجا یهو از دهنم پرید اصلا از ته دل نبود (موقعیت :وقتی خودتو لو دادی و میخوای جمع کنی🤣)
تهیونگ:که اینطور...
"ویو تهیونگ"
از حرفی که ا/ت زد تعجب کردم یعنی چی که ناراحت نیست نکنه دوسم داره ...وای نه امکان نداره کیم تهیونگ آدم باش لعنتی
...وای نمیتونم بهش فکر نکنم باید ازش بپرسم
"ویو به زمان حال از نظر ته ته"
خب وقتی ا/ت گفت از ته دل نیست مطمئن شدم که دوسم نداره
تهیونگ:ا/ت ...(آروم)
ا/ت:هوم...؟(کمی هول )
تهیونگ:احیانا که تو منو دو ست نداری که ....؟
ا/ت:نه بابا....
ادامه دارد
ببخشید احساس میکنم چرت شد
لایک ۱۰
کامنت۱۰
"ویو ا/ت"
ا/ت:یادم رفت از تهیونگ بپرسم چی میخواد برم ازش بپرسم
رفتم داخل اتاق همین که درو باز کردم دیدم که تهیونگ داره
ا/ت:(جیغ)... داری چه غلطی میکنی؟(دستش رو گذاشت رو چشماش )
تهیونگ: آدم نباید قبل اومدن تو اتاق در بزنه(زوددستش رو کشید)
ا/ت:انگار یادت رفته زنتم هاااا
تهیونگ:خب مگه از اینکه با من ازدواج کردی ناراحت نیستی(کمی داد)
ا/ت:کی گفته ناراحتم(کمی داد)
تهیونگ:چی؟(تعجب)
ا/ت:خب چیزه عامم ...اومدم بپرسم چی میخوای ؟(هول شد)
تهیونگ:خب من هر چی باشه میخورم
ا/ت:باشه پس(از اتاق خارج شد)
از اتاق زود خارج شدم قلبم داشت تند تند میزد...*اوففف اون چی بود من گفتم *
"در حال خوردن غذا"
ا/ت:خب چند دقیقه پیش
تهیونگ:خب چند دقیقه پیش (همزمان)
تهیونگ:تو اول بگو
ا/ت:خببب اونجا یهو از دهنم پرید اصلا از ته دل نبود (موقعیت :وقتی خودتو لو دادی و میخوای جمع کنی🤣)
تهیونگ:که اینطور...
"ویو تهیونگ"
از حرفی که ا/ت زد تعجب کردم یعنی چی که ناراحت نیست نکنه دوسم داره ...وای نه امکان نداره کیم تهیونگ آدم باش لعنتی
...وای نمیتونم بهش فکر نکنم باید ازش بپرسم
"ویو به زمان حال از نظر ته ته"
خب وقتی ا/ت گفت از ته دل نیست مطمئن شدم که دوسم نداره
تهیونگ:ا/ت ...(آروم)
ا/ت:هوم...؟(کمی هول )
تهیونگ:احیانا که تو منو دو ست نداری که ....؟
ا/ت:نه بابا....
ادامه دارد
ببخشید احساس میکنم چرت شد
لایک ۱۰
کامنت۱۰
۹.۵k
۲۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.