مي دونید جونگکوك گفت امیدوارم این حرف ها رو همه آرمي ها ب
مي‌دونید جونگکوك گفت امیدوارم این حرف‌ها رو همه آرمي‌ها بخونن پس یه خلاصه از چیزهایي که گفت ترجمه مي‌کنم چون برام مهمه حرف‌هاش شنیده بشن.(ادمین :
من ترجمه نکردم از ی پیج تو سروش اوردم )
گفت مي‌خواد باهامون صادق باشه. مي‌خواد دوست باشیم. و بعد به عنوان یه دوست برامون توضیح داد که حس مي‌کنه/دلش مي‌خواد تغییر کنه، دلش مي‌خواد تصمیمات متفاوتي بگیره و مثلاً چیزهاي جدیدي امتحان کنه و این‌ها ممکنه براي خیلي ها خوشایند نباشن. گفت این تفاوت ها رو درك مي‌کنه، اما به هرحال اون الان یه مرد بالغه. گفت هیچ‌کدوم نمي‌دونیم آینده قراره چه چیزهایي برامون پیش مي‌آد اما بالاخره مي‌دونیم که تغییر مي‌کنیم و اون خوشحال مي‌شه که موقع تغییر کردن یا تصمیمات متفاوت گرفتن پیشش بمونیم و تا ابد سعي مي‌کنه کسایي چه با اون تغییرات چه بدون اون‌ها دوستش دارن رو راضي نگه داره.
گفت دلش مي‌خواد از افکار ماها هم باخبر بشه و خیلي دلش مي‌خواد بتونیم راحت با هم حرف بزنیم یا غذا بخوریم مثلاً. مي‌خواد زندگي‌اش راحت و آزاد باشه و رابطه بینمون به قدري صمیمي و باحال بشه که وقتي یهو یه آرمي تو خیابون دیدش نگه بیا باهام عکس بگیر و به جاش حالش رو بپرسه و بگه چه خبرا داداشششش (دقیقاً همینو گفت😂)
آره خلاصه اینه که مي‌خواد خودش باشه و ممنون مي‌شه اگه پیشش بمونید و دوستش داشته باشید و اون‌هم در برگشت عاشقتون خواهد بود و براتون جبران خواهد کرد، اما اگه دوستش نداشته باشید هم خب ندارید و کاري از دستش براتون ساخته نیست.
آهان و خواست دیگه همین فرمون دوستي و صمیمیت رو بگیریم بریم جلو و مثلاً اگه دفعه بعد اومد لایو بگیم عههه تو دوباره اومديیي داداششش! یا مثلاً وقتي خواست لایو رو قطع کنه اون بگه تو اول برو و ما بگیم نه تووو اول برووو، مي‌زنمتاااا
گفت عاشقمونه و اینکه خیلي براي برگشتن هر هفت‌تاشون پیش هم هیجان‌زده است و فکر مي‌کنه که مي‌ترکونن اون‌موقع و بعدش هم رفت.
جونگکوك در حالت مستي این همه برامون حرف قشنگ زد و من امیدوارم که این حرف‌هاش رو همه بشنون و بیشتر این موجود ارزشمند رو دوست داشته باشن و بهش احترام بذارن. دوست کوچولوي چشم‌ستاره‌اي مون 🤍🤍🤍
من ترجمه نکردم از ی پیج تو سروش اوردم )
گفت مي‌خواد باهامون صادق باشه. مي‌خواد دوست باشیم. و بعد به عنوان یه دوست برامون توضیح داد که حس مي‌کنه/دلش مي‌خواد تغییر کنه، دلش مي‌خواد تصمیمات متفاوتي بگیره و مثلاً چیزهاي جدیدي امتحان کنه و این‌ها ممکنه براي خیلي ها خوشایند نباشن. گفت این تفاوت ها رو درك مي‌کنه، اما به هرحال اون الان یه مرد بالغه. گفت هیچ‌کدوم نمي‌دونیم آینده قراره چه چیزهایي برامون پیش مي‌آد اما بالاخره مي‌دونیم که تغییر مي‌کنیم و اون خوشحال مي‌شه که موقع تغییر کردن یا تصمیمات متفاوت گرفتن پیشش بمونیم و تا ابد سعي مي‌کنه کسایي چه با اون تغییرات چه بدون اون‌ها دوستش دارن رو راضي نگه داره.
گفت دلش مي‌خواد از افکار ماها هم باخبر بشه و خیلي دلش مي‌خواد بتونیم راحت با هم حرف بزنیم یا غذا بخوریم مثلاً. مي‌خواد زندگي‌اش راحت و آزاد باشه و رابطه بینمون به قدري صمیمي و باحال بشه که وقتي یهو یه آرمي تو خیابون دیدش نگه بیا باهام عکس بگیر و به جاش حالش رو بپرسه و بگه چه خبرا داداشششش (دقیقاً همینو گفت😂)
آره خلاصه اینه که مي‌خواد خودش باشه و ممنون مي‌شه اگه پیشش بمونید و دوستش داشته باشید و اون‌هم در برگشت عاشقتون خواهد بود و براتون جبران خواهد کرد، اما اگه دوستش نداشته باشید هم خب ندارید و کاري از دستش براتون ساخته نیست.
آهان و خواست دیگه همین فرمون دوستي و صمیمیت رو بگیریم بریم جلو و مثلاً اگه دفعه بعد اومد لایو بگیم عههه تو دوباره اومديیي داداششش! یا مثلاً وقتي خواست لایو رو قطع کنه اون بگه تو اول برو و ما بگیم نه تووو اول برووو، مي‌زنمتاااا
گفت عاشقمونه و اینکه خیلي براي برگشتن هر هفت‌تاشون پیش هم هیجان‌زده است و فکر مي‌کنه که مي‌ترکونن اون‌موقع و بعدش هم رفت.
جونگکوك در حالت مستي این همه برامون حرف قشنگ زد و من امیدوارم که این حرف‌هاش رو همه بشنون و بیشتر این موجود ارزشمند رو دوست داشته باشن و بهش احترام بذارن. دوست کوچولوي چشم‌ستاره‌اي مون 🤍🤍🤍
۱.۷k
۰۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.