پارت 12
کوک بود، یااا چیکار میکنی، عقلت رو از دست دادی، کوک: اره. ات؛: هان
کوک: هیچی، میبینی داره اذیتت میکنه چرا بازم وایسادی میرقصی(با داد). ات: داد نکش،تو چیکار من داری، برو پیش دوست دخترت. کوک:؟ حسودیت میشه.
ات: زده بودم به سیم اخر باداد گفتم، اره تو کسیو که دوست داری کناره یکی دیگه ببینیش چیکار میکنی هان(با کمیشم و بغض)،.
ات رفت، جونکوک هم با تعجب رفت نشست پیش بچه ها. ات زنگ زد به لینو: الو لینو کجایی. لینو: خونه، برچی اتفاقی افتاده.
ات: نه میشه بیای بار من بارم. لینو: اوک، ادرس رو بفرست،. ات: باشه فعلا.
لینو: میبینمت. مینسو: با کی حرف میزدی.
ات: لینو. مینسو: هان، باهم صمیمی هستید. ات: ن اونقدرا.
ویو کوک
داشتم به حرف ات فکر میکردم، دیدم دارن درمورد پسر حرف میزدن، فهمیدم همون پسرست که ات رفته بود دیدنش، رفتم کنار ات. کوک: ات. ات: بله
کوک: به این پسره اعتماد نکن. ات: به تو چه، باید بهت جواب پس بدم.
کوک: اصن بیا شرت ببندیم، اگه امشب لینو ادم خوبی بود، تو به من تا دلت بخواد چک بزن، اگه پسر بدی بود باید امشب باهام مسابقه خوردن سوجو بدی.
ات: اوکیه مشکلی نیست لینو ادم خوبیه.
کوک: خواهیم دید.
ویو ات
داشتم با کوک حرف میزدم، لینو اومد داخل
ات: عع سلام خیلی وقت بود ندیدمت.
لینو: اره، من کسیو نمیشناسم(با خنده)
کوک: نگا این نیومده چجوری جا گرفته.
ات: خب ایشون جونکوک هستن، اینم دوستم یونسو، و اینم دوست پسرش و........
ات: نشته بودیم داشتیم حرف میزدیم لینو هم نشسته بود پیشم، تو خودم بودم، حس کردم یکی داره به پاهام دست میزنه، دیدم لینوعه، ات یاااا عوضی(اروم) داری چیکار میکنی. لینو: نترس چیزی نیست(تو گوش ات میگفت و با بچه ها میخندید.
ویو کوک
دیدم داره بدجور اذیت ات میکنه، دوست داشتم دستاشو بشکنم. کوک: لینو میشه بیای باهم حرف بزنیم.
رفتن بیرون بار، کوک یه مشت زد به لینو.
کوک؛: عوضی منحرف کثافت.
لینو: مشکل داری ولم کن.
یقه همو گرفته بودن، صدا بلندی اومد. ات بود، ات: ول کنید همو، رسیدم به لینو زدم تو گوشش. لینو: دختره ی هرزه به چه جرعتی زدی. کوک: گه نخور لعنتی گوه توش ات بریم. ات: بریم. سوار ماشین کوک شدن. ات زنگ زد به یونسو من زود تر رفتم. ......
کوک: هیچی، میبینی داره اذیتت میکنه چرا بازم وایسادی میرقصی(با داد). ات: داد نکش،تو چیکار من داری، برو پیش دوست دخترت. کوک:؟ حسودیت میشه.
ات: زده بودم به سیم اخر باداد گفتم، اره تو کسیو که دوست داری کناره یکی دیگه ببینیش چیکار میکنی هان(با کمیشم و بغض)،.
ات رفت، جونکوک هم با تعجب رفت نشست پیش بچه ها. ات زنگ زد به لینو: الو لینو کجایی. لینو: خونه، برچی اتفاقی افتاده.
ات: نه میشه بیای بار من بارم. لینو: اوک، ادرس رو بفرست،. ات: باشه فعلا.
لینو: میبینمت. مینسو: با کی حرف میزدی.
ات: لینو. مینسو: هان، باهم صمیمی هستید. ات: ن اونقدرا.
ویو کوک
داشتم به حرف ات فکر میکردم، دیدم دارن درمورد پسر حرف میزدن، فهمیدم همون پسرست که ات رفته بود دیدنش، رفتم کنار ات. کوک: ات. ات: بله
کوک: به این پسره اعتماد نکن. ات: به تو چه، باید بهت جواب پس بدم.
کوک: اصن بیا شرت ببندیم، اگه امشب لینو ادم خوبی بود، تو به من تا دلت بخواد چک بزن، اگه پسر بدی بود باید امشب باهام مسابقه خوردن سوجو بدی.
ات: اوکیه مشکلی نیست لینو ادم خوبیه.
کوک: خواهیم دید.
ویو ات
داشتم با کوک حرف میزدم، لینو اومد داخل
ات: عع سلام خیلی وقت بود ندیدمت.
لینو: اره، من کسیو نمیشناسم(با خنده)
کوک: نگا این نیومده چجوری جا گرفته.
ات: خب ایشون جونکوک هستن، اینم دوستم یونسو، و اینم دوست پسرش و........
ات: نشته بودیم داشتیم حرف میزدیم لینو هم نشسته بود پیشم، تو خودم بودم، حس کردم یکی داره به پاهام دست میزنه، دیدم لینوعه، ات یاااا عوضی(اروم) داری چیکار میکنی. لینو: نترس چیزی نیست(تو گوش ات میگفت و با بچه ها میخندید.
ویو کوک
دیدم داره بدجور اذیت ات میکنه، دوست داشتم دستاشو بشکنم. کوک: لینو میشه بیای باهم حرف بزنیم.
رفتن بیرون بار، کوک یه مشت زد به لینو.
کوک؛: عوضی منحرف کثافت.
لینو: مشکل داری ولم کن.
یقه همو گرفته بودن، صدا بلندی اومد. ات بود، ات: ول کنید همو، رسیدم به لینو زدم تو گوشش. لینو: دختره ی هرزه به چه جرعتی زدی. کوک: گه نخور لعنتی گوه توش ات بریم. ات: بریم. سوار ماشین کوک شدن. ات زنگ زد به یونسو من زود تر رفتم. ......
۶.۵k
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.