وقتی دارن تو مهمونی با یک دختره صحبت و بگو بخند میکنن که
وقتی دارن تو مهمونی با یک دختره صحبت و بگو بخند میکنن که بعد به ات نگاه میکنن که ات با یه حالت حسادت و عصبی نگاشون میکنه تا آخر مهمونی که میرسیدن خونه
نام جون : نزدیکت میشه.. موهاتو میزنه کنار گوشت
بیبی میدونی که هیچکس جاتو برام نمیگیره پس بهتره حسودی نکنی
جین : اصلا با دخترا حرف نمیزنه همش دخترا باهاش حرف میزنن
شوگا: لبتو جلوی بقیه میبوسه فقط یه احوال پرسی ساده بود.....
هوپی : بغلت نشسته از جاشم تکون نخورده چون میدونه چیکارش میکنی
...
جیمین: یه لبخند بهت میزنه به اپن تکه میکنه با انگشت اشاره بهت میگه که بیای رو پاهاش بشینی
ته : هوا چقدر عالیه؟ نظرت چیه بریم دوتایی قدم بزنیم...؟
کوک: فقط میخواستم امتحانت کنم ببینم غیرت داری روم یا نه؟
+اره ارواح عمت من میدونم دیگه چیکار کنم باهات
نام جون : نزدیکت میشه.. موهاتو میزنه کنار گوشت
بیبی میدونی که هیچکس جاتو برام نمیگیره پس بهتره حسودی نکنی
جین : اصلا با دخترا حرف نمیزنه همش دخترا باهاش حرف میزنن
شوگا: لبتو جلوی بقیه میبوسه فقط یه احوال پرسی ساده بود.....
هوپی : بغلت نشسته از جاشم تکون نخورده چون میدونه چیکارش میکنی
...
جیمین: یه لبخند بهت میزنه به اپن تکه میکنه با انگشت اشاره بهت میگه که بیای رو پاهاش بشینی
ته : هوا چقدر عالیه؟ نظرت چیه بریم دوتایی قدم بزنیم...؟
کوک: فقط میخواستم امتحانت کنم ببینم غیرت داری روم یا نه؟
+اره ارواح عمت من میدونم دیگه چیکار کنم باهات
۱۸.۰k
۰۴ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.