عشق در خطر است پارت ۱۲
لیا: مرسی آجوما جونم ببینم این احمق ها که اذیتت که نکردند نه
آجوما: نه دخترم خیلی هم کمکم میکند من اتاق هاتون تمیز کردم برین استراحت کنید تا من ناهار آماده کنم صداتون میکنم
میا: قربونت برم عشقم آجوما خوشگلم (خب دخترا رفتن خوابیدن و بعد آجوما بیدارشون کرد تا ناهار بخورند دخترا اول رفتن حموم و بعد ناهار خوردن)
میسو: دخترا یه ساعت دیگه باید اونا رو بدزدیم که پا شون به کنسرت نرسه به الکس گفتم بیاد ماری کجاست
هانا: این دختره خیلی مشکوکه زیاد اینجا نیست با اینکه دستت لیا چرا بهش سخت نمیگیری ها
لیا: زیر نظرش دارم الان ماری ولش کنید ما عمارت مون تا کمپانی نیم ساعت راه بادیگارد ها رو بفرست برن و بگو بیهوش شون کنند نمی خوام سرو صدا بشوم میا ببین اول توی یه اتاق باشند واقعا حوصله ندارم که یکی فرار کنه خب
میا: باشه لیسا بادیگارد فرستادی
لیسا: آره بابا فرستادم ما هم انتقام میگیریم بعد ۲ سال صبر به آروز مون رسیدیم خب دخترا فردا بخاطر برگشتیم کره باید فردا شب مهمونی مافیایی بگیریم ولی باید حواسمون به پسرا احمق باشه
یونا: آره مهمونی که باید بگیریم چون باید دشمن هامونو ببینیم
آجوما: نه دخترم خیلی هم کمکم میکند من اتاق هاتون تمیز کردم برین استراحت کنید تا من ناهار آماده کنم صداتون میکنم
میا: قربونت برم عشقم آجوما خوشگلم (خب دخترا رفتن خوابیدن و بعد آجوما بیدارشون کرد تا ناهار بخورند دخترا اول رفتن حموم و بعد ناهار خوردن)
میسو: دخترا یه ساعت دیگه باید اونا رو بدزدیم که پا شون به کنسرت نرسه به الکس گفتم بیاد ماری کجاست
هانا: این دختره خیلی مشکوکه زیاد اینجا نیست با اینکه دستت لیا چرا بهش سخت نمیگیری ها
لیا: زیر نظرش دارم الان ماری ولش کنید ما عمارت مون تا کمپانی نیم ساعت راه بادیگارد ها رو بفرست برن و بگو بیهوش شون کنند نمی خوام سرو صدا بشوم میا ببین اول توی یه اتاق باشند واقعا حوصله ندارم که یکی فرار کنه خب
میا: باشه لیسا بادیگارد فرستادی
لیسا: آره بابا فرستادم ما هم انتقام میگیریم بعد ۲ سال صبر به آروز مون رسیدیم خب دخترا فردا بخاطر برگشتیم کره باید فردا شب مهمونی مافیایی بگیریم ولی باید حواسمون به پسرا احمق باشه
یونا: آره مهمونی که باید بگیریم چون باید دشمن هامونو ببینیم
۴.۵k
۲۵ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.