دخترک مغرور🧬♥️
دخترک مغرور🧬♥️
پارت ۹۵
arslwn
رفتم طرفش که یهو دیدم بیهوش شده
رفتم گرفتمش دیدم سرش دارع خون میاد با ترس بهش نگا میکردم
رفتم بالا تو خونه
ارسلان: م.ممد
ممد : بله چیشده
ارسلان : پ.پ.پیمان
دیانا : پیمان چی
ارسلان : سرش خورده به جدول
ممد : یا خدا
ارسلان : همه رفتن پایین منم رفتم
دیانا : ارسلان چیکارش کردی
نبضش دارع کند میزنه سریع باید برسونیمش بیمارستان
ممد : سوار شید بریم تا نمرده
ارسلان: سوار ماشین شدم رسیدیم بیمارستان
دکترا بردنش اتاق عمل
دیانا : ارسلان باهاش چیکا کردی
ارسلان : من فقط هولش دادم
دیانا : برا چی هولش به چه حقی
اگ بمیره همش تقصیر توعه
ممد : اه دیانا الان وقت جر و بحث نیس
دیانا: اهههه
ارسلان : نشستم رو صندلی
محراب اومد بغلم
محراب: نگران نباش هیچ اتفاقی نمیوفته
ارسلان: محراب بمیره همش تقصیر منه
محراب : نگران نباش
ارسلان : هوفففف
"چند ساعت بعد"
arslwn
حالم داش بد میشد
ارسلان: ممد من میرم خونه قرصامو نیوردم حالم دارع بد میشه
ممد : باشع
برزا محراب باهات بیاد
ارسلان : نمیخاد خودم میرم شما اینجا باشید
محراب : نه من باهات میام
ارسلان: باشه بریم
دیانا خیلی نگران پیمان بود اه این موضوع خیلی ناراحت بودم
محراب اهنگ گذاش :
پس من چى بِی بی
فقط بگو پس من چى
به دنيا نميدم تك تك خنده هات
ديدم نيستن رو لبات اگه نَكِشم كنار
با اينكه ميدونستم ميرم تَهِش هم بگ
گفتم برو نه دليل بيار نه معذرت بخواه
شبا ترسيدى زُل بزن از پنجرت به ماه
اگه حال داشتى بعضى وقتا سر بزن به خوابم
البته اگه من بخوابم....
حس کردم دارم بالا میارم
ارسلان: محراب بزن کنار
محراب : چیشده
ارسلان : بزن کنار حالم خوب نیس
محراب : باشه
ارسلان : از ماشین پیاده شدم یکم هوا خوردم چه شبی شد امشب
محراب : خوبی
ارسلان : ارع بریم...
ادامه دارد....
پارت ۹۵
arslwn
رفتم طرفش که یهو دیدم بیهوش شده
رفتم گرفتمش دیدم سرش دارع خون میاد با ترس بهش نگا میکردم
رفتم بالا تو خونه
ارسلان: م.ممد
ممد : بله چیشده
ارسلان : پ.پ.پیمان
دیانا : پیمان چی
ارسلان : سرش خورده به جدول
ممد : یا خدا
ارسلان : همه رفتن پایین منم رفتم
دیانا : ارسلان چیکارش کردی
نبضش دارع کند میزنه سریع باید برسونیمش بیمارستان
ممد : سوار شید بریم تا نمرده
ارسلان: سوار ماشین شدم رسیدیم بیمارستان
دکترا بردنش اتاق عمل
دیانا : ارسلان باهاش چیکا کردی
ارسلان : من فقط هولش دادم
دیانا : برا چی هولش به چه حقی
اگ بمیره همش تقصیر توعه
ممد : اه دیانا الان وقت جر و بحث نیس
دیانا: اهههه
ارسلان : نشستم رو صندلی
محراب اومد بغلم
محراب: نگران نباش هیچ اتفاقی نمیوفته
ارسلان: محراب بمیره همش تقصیر منه
محراب : نگران نباش
ارسلان : هوفففف
"چند ساعت بعد"
arslwn
حالم داش بد میشد
ارسلان: ممد من میرم خونه قرصامو نیوردم حالم دارع بد میشه
ممد : باشع
برزا محراب باهات بیاد
ارسلان : نمیخاد خودم میرم شما اینجا باشید
محراب : نه من باهات میام
ارسلان: باشه بریم
دیانا خیلی نگران پیمان بود اه این موضوع خیلی ناراحت بودم
محراب اهنگ گذاش :
پس من چى بِی بی
فقط بگو پس من چى
به دنيا نميدم تك تك خنده هات
ديدم نيستن رو لبات اگه نَكِشم كنار
با اينكه ميدونستم ميرم تَهِش هم بگ
گفتم برو نه دليل بيار نه معذرت بخواه
شبا ترسيدى زُل بزن از پنجرت به ماه
اگه حال داشتى بعضى وقتا سر بزن به خوابم
البته اگه من بخوابم....
حس کردم دارم بالا میارم
ارسلان: محراب بزن کنار
محراب : چیشده
ارسلان : بزن کنار حالم خوب نیس
محراب : باشه
ارسلان : از ماشین پیاده شدم یکم هوا خوردم چه شبی شد امشب
محراب : خوبی
ارسلان : ارع بریم...
ادامه دارد....
۶۰۲
۰۴ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.