لو رفتن ترور تیمسار بهرام پور
پیشمرگ مسلمان کرد شهید صالح اسماعیلی در ایامی که در اسارت گروهک دموکرات بوده متوجه می شود که نیروهای دموکرات قصد دارند سرهنگ بیژن بهرام پور را ترور کنند.
به گزارش پایگاه خبری شهدای ناجا؛ عبدالله جعفری از بازماندگان سازمان پیشمرگان مسلمان کرد گفت: امیر سرتیپ بیژن بهرامپور از فرماندهان دوران دفاع مقدس، فرمانده ژاندارمری استان کردستان و جانشین فرمانده ژاندارمری شمال غرب کشور از نیروهای مؤمن و متعهد به انقلاب اسلامی بود و همیشه با نیروهای سازمان پیشمرگان مسلمان کرد همکاری داشت.
آبان ماه سال 1359 بود و من از طرف سازمان پیشمرگان مأموریت داشتم به طرف بوشهر حرکت کنم و تعدادی ماشین را از گمرک بوشهر تحویل بگیرم. هنگام رفتن با شهید صالح اسماعیلی برخورد کردم و کلت کمری ام را به ایشان دادم.
بعد از یک هفته به کردستان برگشتم و متوجه شدم شهید اسماعیلی توسط گروهک دموکرات به اسارت درآمده است.
چند روزی از بازگشتم گذشته بود که شنیدم شهید اسماعیلی از چنگ دموکرات فرار کرده است. شهید اسماعیلی در ایامی که در اسارت بوده متوجه می شود که نیروهای دموکرات یکی از سربازان ژاندارمری را که در دستشان اسیر بوده را تشویق می کنند که اگر بتواند سرهنگ بیژن بهرام پور را ترور کند، حتماً او را به یکی از کشورهای اروپایی منتقل خواهند کرد. به همین دلیل شهید اسماعیلی با انگیزه بیشتری تصمیم می گیرد که حتماً از چنگال گروهک ها فرار کند.
بعد از اینکه شهید اسماعیلی خودش را به مقر سازمان پیشمرگان می رساند، خیلی سریع این خبر را به مسئولین سازمان اطلاع می دهد و این خبر به صورت محرمانه به سرهنگ بهرام پور منتقل می شود و ژاندارمری استان بر اساس یک سری کارهای مخفیانه و سری آن سرباز فریب خورده را دستگیر می کنند.
به گزارش پایگاه خبری شهدای ناجا؛ عبدالله جعفری از بازماندگان سازمان پیشمرگان مسلمان کرد گفت: امیر سرتیپ بیژن بهرامپور از فرماندهان دوران دفاع مقدس، فرمانده ژاندارمری استان کردستان و جانشین فرمانده ژاندارمری شمال غرب کشور از نیروهای مؤمن و متعهد به انقلاب اسلامی بود و همیشه با نیروهای سازمان پیشمرگان مسلمان کرد همکاری داشت.
آبان ماه سال 1359 بود و من از طرف سازمان پیشمرگان مأموریت داشتم به طرف بوشهر حرکت کنم و تعدادی ماشین را از گمرک بوشهر تحویل بگیرم. هنگام رفتن با شهید صالح اسماعیلی برخورد کردم و کلت کمری ام را به ایشان دادم.
بعد از یک هفته به کردستان برگشتم و متوجه شدم شهید اسماعیلی توسط گروهک دموکرات به اسارت درآمده است.
چند روزی از بازگشتم گذشته بود که شنیدم شهید اسماعیلی از چنگ دموکرات فرار کرده است. شهید اسماعیلی در ایامی که در اسارت بوده متوجه می شود که نیروهای دموکرات یکی از سربازان ژاندارمری را که در دستشان اسیر بوده را تشویق می کنند که اگر بتواند سرهنگ بیژن بهرام پور را ترور کند، حتماً او را به یکی از کشورهای اروپایی منتقل خواهند کرد. به همین دلیل شهید اسماعیلی با انگیزه بیشتری تصمیم می گیرد که حتماً از چنگال گروهک ها فرار کند.
بعد از اینکه شهید اسماعیلی خودش را به مقر سازمان پیشمرگان می رساند، خیلی سریع این خبر را به مسئولین سازمان اطلاع می دهد و این خبر به صورت محرمانه به سرهنگ بهرام پور منتقل می شود و ژاندارمری استان بر اساس یک سری کارهای مخفیانه و سری آن سرباز فریب خورده را دستگیر می کنند.
۶.۷k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲