سناریو بی تی اس
سناریو درخواستی بی تی اس
وقتی ما تو حموم بودیم و یه چیز سیاه دیدیم فکر میکنیم سوسکه و بعد جیغ بلند میکشیم اعضا هم بدون هیچ مکثی درو باز میکنن میگن چی شده ما هم از ترس یقه لباس اعضا رو میگیریم و بااون میوفتیم تو وان و کاملا الان به هم می چسبیم
(اسماتش نمیکنم)
نامجون:آ..آ.....ات الان میرم بیرون
جین:امیدوارم همیشه یه چیز سیاه ببینی که این اتفاقات بیوفته
شوگا:بیشتر مواظب خودت باش (سریع خودشو از روت بلند میکنه و میره بیرون)
جیهوپ:خب من چیزی ندیدم و الان میرم بیرون
جیمین:میخوای ادامه بدیم؟!(لبخند ملیح)
تهیونگ:قبل از اینکه اتفاقی بیوفته میرم بیرون
جونگکوک:همونجا......(آره دیگه هر چی ذهن خوشگلتون میگه)
امیدوارم خوشتون بیاد🦋💫
وقتی ما تو حموم بودیم و یه چیز سیاه دیدیم فکر میکنیم سوسکه و بعد جیغ بلند میکشیم اعضا هم بدون هیچ مکثی درو باز میکنن میگن چی شده ما هم از ترس یقه لباس اعضا رو میگیریم و بااون میوفتیم تو وان و کاملا الان به هم می چسبیم
(اسماتش نمیکنم)
نامجون:آ..آ.....ات الان میرم بیرون
جین:امیدوارم همیشه یه چیز سیاه ببینی که این اتفاقات بیوفته
شوگا:بیشتر مواظب خودت باش (سریع خودشو از روت بلند میکنه و میره بیرون)
جیهوپ:خب من چیزی ندیدم و الان میرم بیرون
جیمین:میخوای ادامه بدیم؟!(لبخند ملیح)
تهیونگ:قبل از اینکه اتفاقی بیوفته میرم بیرون
جونگکوک:همونجا......(آره دیگه هر چی ذهن خوشگلتون میگه)
امیدوارم خوشتون بیاد🦋💫
۱۳.۸k
۲۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.