آرمی رها شده
پارت ۲۰
* شب*
آنا: سلام عشقولیام.. دوقلو ها رو از ا/ت گرفتم*... خوش اومدید بچها..
ا/ت: ای واا یه دختر خانوم ناز اینجاس!.. ناکسو رو بغل کردم!.. خوبی؟
پسرا رو به ا/ت و آنا: 😐
* موقع شام*
ا/ت: شما غذاتونو بخورید دوقلو ها شیرشون رو تموم کنن میام ( با شیشه)
ناکسو: میجه مل مان هانول رو نجه دالم؟..
ا/ت: حتمااا*
ناکسو: ذوق*
ا/ت: ناکسو رو نشوندم رو مبل و ته شیشه رو دادم دستش بشین همین جا خب؟
ناکسو: باجه
ا/ت: با هیون هی اومدم سر میز*..فقط شیشه هانول موند..
ته: نگران نباش ناکسو حرف گوش کنه..
ا/ت: نه نگران نیستم :)
کوک: هیون هی رو بده تو غذاتو بخور*
ناکسو: خالههه هانول جریه میچونه
کوک: هیون هی رو دادم به جیهوپ*.. من میرم پیشش
جیهوپ: خوبی؟
هیون هی با دست جیهوپ بازی میکرد*
جیهوپ: آیی قلقلکم میاددد( خنده)
ا/ت: میخوای بدش به من
جیهوپ: نه این سانشاین منهه..دستت درد نکنه آناا..ظرفام رو بردم آشپزخونه*
انا: خواهش میکنم..نمیخواد جمع میکنم!
جیهوپ: حرفشم نزن... خب بریم باژی کنیم ( روبه هیون هی)
* شب*
آنا: سلام عشقولیام.. دوقلو ها رو از ا/ت گرفتم*... خوش اومدید بچها..
ا/ت: ای واا یه دختر خانوم ناز اینجاس!.. ناکسو رو بغل کردم!.. خوبی؟
پسرا رو به ا/ت و آنا: 😐
* موقع شام*
ا/ت: شما غذاتونو بخورید دوقلو ها شیرشون رو تموم کنن میام ( با شیشه)
ناکسو: میجه مل مان هانول رو نجه دالم؟..
ا/ت: حتمااا*
ناکسو: ذوق*
ا/ت: ناکسو رو نشوندم رو مبل و ته شیشه رو دادم دستش بشین همین جا خب؟
ناکسو: باجه
ا/ت: با هیون هی اومدم سر میز*..فقط شیشه هانول موند..
ته: نگران نباش ناکسو حرف گوش کنه..
ا/ت: نه نگران نیستم :)
کوک: هیون هی رو بده تو غذاتو بخور*
ناکسو: خالههه هانول جریه میچونه
کوک: هیون هی رو دادم به جیهوپ*.. من میرم پیشش
جیهوپ: خوبی؟
هیون هی با دست جیهوپ بازی میکرد*
جیهوپ: آیی قلقلکم میاددد( خنده)
ا/ت: میخوای بدش به من
جیهوپ: نه این سانشاین منهه..دستت درد نکنه آناا..ظرفام رو بردم آشپزخونه*
انا: خواهش میکنم..نمیخواد جمع میکنم!
جیهوپ: حرفشم نزن... خب بریم باژی کنیم ( روبه هیون هی)
۱۹.۶k
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.