My daddy Ⓟ²¹
My daddy Ⓟ²¹
جیمین:خانم لی(فامیلی مامان بابای خود یونا لی ) از کجا معلوم دخترتون همین الان حامله نباشه ها
√:چی منظورتو نفهمیدم
جیمین:اها یادم رفت بپرسم
یونا س. کست با دوست پسرت تو اتاق پرو خوب بود
فک کنم خوب بود چون عمیقانه داشتی ناله میکردی
=:یوناااااااا جیمین چی داده میگه(عربده)
-:😳قیافه بابای جیمین
+:قیافه مامان جیمین😳
تهیونگ:😳
√:قیافه مامان یونا 😳
=:باتوهم دختر گاوووووو جیمین راست میگههههههه(با داد)
یونا:ب....بابا
داره دروغ میگه
جیمین:حیف شد ازتون فیلم نگرفتم
√:جیمین داری دروغ میگی دختر من همچین ادمی نیست
جیمین:چرا باید دروغ بگم
√:چونکه تو از همون اولم نمی خواستی با یونا ازدواج کنی چندتا چرت پرت سر هم کردی گفتی
جیمین:هههه😂
-:جیمین خانم لی راست میگه تو از همون اولم نمی خواستی با یونا ازدواج کنی
جیمین:خب که چی اما شرمنده من با یه فا. حشه نمی تونم زندگی کنم(پامیشه از خونه بره که)
-:جیمین اگه یه قدم دیگه برداری هم از ارث هم طردت میکنم
جیمین:چرااا
+:مرد چی داری میگی می خوای بچتو بخاطر یه دختر طرد کنی
-:تو خفشو
جیمین به نفعته که برگردی و با یونا اینه ادم زندگی کنی
تهیونگ:اقای پارک جیمین راست میگه منم شاهدم
-:ببند دهنتو منم رفیقم تو این شرایط بود ازش دفاع میکردم
جیمین بازم میگم به نفعته اینه بچه ادم زندگی تو با یونا شروع کنی
جیمین:از همتون متنفرم
ویو جیمین
بعد از اون حرفم پاشدم برم که بابام گفت طردت میکنم از ارث محرومت میکنم مجبور شدم قبول کنم چون فقط گذاشت تا دوم دبیرستان درس بخونم نزاشت کامل درس بخونم که برم یه شغل پیدا کنم که پول خودمو دربیارم بهم کارای خلاف ادم کشتن فقط یاد داد نزاشت پول دراوردن یاد بگیریم 1سال شد که با یونا ازدواج کردم همش دعوا میکنم یه شب بابا مامانمینا اومدن گفتن باید دست به کار شیم بچه دار شیم با کلی تهدید مجبور شدم یونا ازم حامله شد
پایان فلش بک*
ات:خدایه من چه بابای بد ذاتی داری چطوری تونستی تحمل کنی؟
جیمین:مهم نیست برام
خب ات من برم برات لباس بیارم بعد فردا صبح بریم شرکت اوکیه؟
ات:باشه😊.......
ادامه داره
شرط پارت بعد:
13لایک10کامنت☻♡
جیمین:خانم لی(فامیلی مامان بابای خود یونا لی ) از کجا معلوم دخترتون همین الان حامله نباشه ها
√:چی منظورتو نفهمیدم
جیمین:اها یادم رفت بپرسم
یونا س. کست با دوست پسرت تو اتاق پرو خوب بود
فک کنم خوب بود چون عمیقانه داشتی ناله میکردی
=:یوناااااااا جیمین چی داده میگه(عربده)
-:😳قیافه بابای جیمین
+:قیافه مامان جیمین😳
تهیونگ:😳
√:قیافه مامان یونا 😳
=:باتوهم دختر گاوووووو جیمین راست میگههههههه(با داد)
یونا:ب....بابا
داره دروغ میگه
جیمین:حیف شد ازتون فیلم نگرفتم
√:جیمین داری دروغ میگی دختر من همچین ادمی نیست
جیمین:چرا باید دروغ بگم
√:چونکه تو از همون اولم نمی خواستی با یونا ازدواج کنی چندتا چرت پرت سر هم کردی گفتی
جیمین:هههه😂
-:جیمین خانم لی راست میگه تو از همون اولم نمی خواستی با یونا ازدواج کنی
جیمین:خب که چی اما شرمنده من با یه فا. حشه نمی تونم زندگی کنم(پامیشه از خونه بره که)
-:جیمین اگه یه قدم دیگه برداری هم از ارث هم طردت میکنم
جیمین:چرااا
+:مرد چی داری میگی می خوای بچتو بخاطر یه دختر طرد کنی
-:تو خفشو
جیمین به نفعته که برگردی و با یونا اینه ادم زندگی کنی
تهیونگ:اقای پارک جیمین راست میگه منم شاهدم
-:ببند دهنتو منم رفیقم تو این شرایط بود ازش دفاع میکردم
جیمین بازم میگم به نفعته اینه بچه ادم زندگی تو با یونا شروع کنی
جیمین:از همتون متنفرم
ویو جیمین
بعد از اون حرفم پاشدم برم که بابام گفت طردت میکنم از ارث محرومت میکنم مجبور شدم قبول کنم چون فقط گذاشت تا دوم دبیرستان درس بخونم نزاشت کامل درس بخونم که برم یه شغل پیدا کنم که پول خودمو دربیارم بهم کارای خلاف ادم کشتن فقط یاد داد نزاشت پول دراوردن یاد بگیریم 1سال شد که با یونا ازدواج کردم همش دعوا میکنم یه شب بابا مامانمینا اومدن گفتن باید دست به کار شیم بچه دار شیم با کلی تهدید مجبور شدم یونا ازم حامله شد
پایان فلش بک*
ات:خدایه من چه بابای بد ذاتی داری چطوری تونستی تحمل کنی؟
جیمین:مهم نیست برام
خب ات من برم برات لباس بیارم بعد فردا صبح بریم شرکت اوکیه؟
ات:باشه😊.......
ادامه داره
شرط پارت بعد:
13لایک10کامنت☻♡
۲۰.۹k
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.