رمان مافیایی من فصل ۲ عشق پایدار یا ناپایدار پارت ۲۴

______________
کای: شاید عجیب باشه ولی من برادرشم(احساس میکنم فیکام فیلم ترکیه🤣)
ا/ت و کوک: چییییی*داد*
کای: آرام توضیح میدم در اصل برادر ناتنیش هستم پدرت یعنی پدرمون در اصل با دونفر بوده یکی با مادر تو و مادر من اول با مادر من بود و زمانی که مادرم حامله بود ولش کرد و رفت با مادرت
ا/ت: چیییی
کای: عجیبه ولی راسته
ا/ت: هرکاری از پدرم بگی فکر میکردم انجام بده بجز این کار یعنی واقعا خواهر و برادر ناتنی هستیم
کوک: خوب یکم گیج شدم
ا/ت :منم
کای: طبیعیه درک کردنش سخته....... راستی آقای کوک درباره ی دونگ ووک اون یه گروه داشت حواست باشه
کوک: پس اون دکتر جعلی با اون بوده
کای: آره ۴ نفر دیگه هم هستن نمیدونم چیکار میکنن ولی میدونم یکیشون داشت یه کلیپ جعلی درست میکرد پس مراقب کلیپ ها باشید
کوک: باشه
دکتر: ببخشید
کوک و کای: اول کارتت رو بده* بهم نگاه کردن و خندیدن*
کوک: خوشمان امد😂
دکتر: 😐 باشه *دادش به کوک*
کوک: خوب *دادش بهش* حرفت رو بزن
دکتر: ما باید چندتا آزمایش بگیریم
کوک: باشه بعدش کی مرخص میشه؟
دکتر: اگه مشکلی نبود بعد آزمایش ها میتونن مرخص بشن
کوک: باشه