.66.ادامهPart 65

ادامهPart 65





فلش به بک شب🏙




نانا ویو: خداروشکر لباس داشتم 👗
لباسمو پوشیدم و رفتم دیدم تهیونگ با یه کت و شلوار سیاه نشسته رو مبل


تهیونگ: به به دوشیزه تشریف اوردن میتونم بپرسم تو اتاق چه میکردی اینقدر طولش دادی

نانا: زر نزن پاشو بریم


Part 66





نانا ویو: تهیونگ ماشینو روشن کرد و نشستم داخل ماشین لاکچری به تمام معنا



نانا: چقدر دکمه داره چجوری باهاش کار میکنی

تهیونگ: به تو چه

نانا: بی تربیت


تهیونگ: ( پوزخنده)


فلش به بک تالار

تهیونگ ویو: به کوک گفتم خودش و جیسو نیان و برن پیش هری کمک هری کنن

نانا ویو: رفتم داخل و داشتم به اطراف نگاه میکردم تا بلکه خواهرمو ببینم


چند مین بعد


نانا ویو: رو میز نشستم پیش تهیونگ

نانا: پیدا نمیشه( بغض)


تهیونگ: ترو خدا خدا اینجا گریه نکن

نانا: اگه پیداش نکنم چی؟!

تهیونگ: پیدا میشه من بهت قول میدم

نانا: قول؟؟

تهیونگ: قول



اسلاید ها

لباس نانا

لباس ته