((از مدرسه تا عشق♥️)) (پارت12)
((از مدرسه تا عشق♥️)) (پارت12)
بردیا:بعد مدرسه پشت مدرسه باش من:چرا
بردیا:انقدر توسو هسی ک نمیتونی بیای😏
من:هوی نمی ترسم واس چی بیام؟ بردیا:تو فقط بیا من:🤔❓ بش باو میام لاله:میای بریم خسته شدم انقدر در گوش هم پچ پچ کردید😕 من: باش بریم رو ب بردیا کردم گفتم: بای اسکل😒 گفتمو با لاله رفتیم لاله:چی داشتید تو گوش هم می گفتید؟ من:ی مشت یه حرف های چرت و پرت لاله:چرت پرت؟ واسا الان چطوری میخوای استعداد های خوانندگی بچه هارو گیر بیاری
من:فقط بسپار به من لاله:اع بگو دیگه من: خوب الان میرم تو وسط حیاط یه میز میزارم به همه میگم بیان یه واسم بخونن لاله: آخ جون کی میگی بیان؟ همین الان
لاله:جدی؟من رفتم میز بیارم من :اهه مرسی منم برم رو کاغذ بنویسم بیان شرکت کنن لاله رفت میز آورد منم رو کاغذ نوشتم مسابقه آواز شو شرکت کنین رفتم نشستم سر میز یه برگه یه خود کار تو دستم همه اومدن صف کشیدن واقعا صدای نصفشون خیلی بد بود نوبت به لاله رسیداومد خوند من:وای دختر تو این صدارو داشتی به ما نگفتی لاله:مرسی😉✌ بعد نوبت به دانیال صدای اونم خیلی خوب بود اسمشو تو دفتر نوشتم ملیسا هم اومد وای خدا این دختر انگار آدم نیست صداش چه خوبه؟ همه اومدن خوندن بعضی از اسم هارو خوندم نوبت به نفر آخر رسید گفتم بعله بخون هیچ صدایی در نیومد سرمو بردم بالا دیدم بردیاس گفتم:اییش تویی عر عر کن بردیا:هووووویی من:😝😝😝😝 بخون دیگه بردیا: بش بابا میخواست بخونه که دیدم همه دور میز جمع شدن با خودم گفتم چی شده اینا جمع شدن؟ بردیا شروع کرد به خوندن من:واااایی دهنم به صدای بردیا وا مونده بود صداش مثل آدم نبود مثل فرشته ها بود 😍😍 زود خودمو جمع کردم گفتم:قبولی برو بردیا:نکنه تو هم ب صدای من گیری😌😌 من:نه اصلا صدات خیلی مسخرفه🤢 بردیا:بش نقش بازی کن ولی من که میدونم گیری😂✌ گفت رفت من:هی هی نیسم گیرت من:اوووف برگه ای که اینارو توش نوشته بودمو بردم دفتر پیش مدیر من: اع آقای مدیر بیان این اسامی اسم هاس اونایی که صداشون عالیه👌😉 مدیر:عااالیه من:اع فقط آقای مدیر از من کی امتحان میگیره اسم من توش نیست😕 مدیر:خوب اسم خودتم بنویس من:چی اسم خودم؟ مدیر:آره انقدر زحمت کشیدی حقته تازه نمیخوای با این اسم نوشتن خودت نمیری که جهانی من:مرسی😍 داشتم اسم خودمم رو کاغذ مینوشتم که یه دفعه آقای مدیر گفت اع اسم ماهان نوری هم بنویس من:ماهان نوری؟ببخشید اون کیه؟ مدیر:یه خواننده و دانش آوزه اینجاس که همه با صداش گریه میکن😍 من:اع ببخشید آقای مدیر الان این ماهان نوری کجاس؟ مدیر:تعطیلاته چند روز دیگه حتما میاد من :اها اسم ما
بردیا:بعد مدرسه پشت مدرسه باش من:چرا
بردیا:انقدر توسو هسی ک نمیتونی بیای😏
من:هوی نمی ترسم واس چی بیام؟ بردیا:تو فقط بیا من:🤔❓ بش باو میام لاله:میای بریم خسته شدم انقدر در گوش هم پچ پچ کردید😕 من: باش بریم رو ب بردیا کردم گفتم: بای اسکل😒 گفتمو با لاله رفتیم لاله:چی داشتید تو گوش هم می گفتید؟ من:ی مشت یه حرف های چرت و پرت لاله:چرت پرت؟ واسا الان چطوری میخوای استعداد های خوانندگی بچه هارو گیر بیاری
من:فقط بسپار به من لاله:اع بگو دیگه من: خوب الان میرم تو وسط حیاط یه میز میزارم به همه میگم بیان یه واسم بخونن لاله: آخ جون کی میگی بیان؟ همین الان
لاله:جدی؟من رفتم میز بیارم من :اهه مرسی منم برم رو کاغذ بنویسم بیان شرکت کنن لاله رفت میز آورد منم رو کاغذ نوشتم مسابقه آواز شو شرکت کنین رفتم نشستم سر میز یه برگه یه خود کار تو دستم همه اومدن صف کشیدن واقعا صدای نصفشون خیلی بد بود نوبت به لاله رسیداومد خوند من:وای دختر تو این صدارو داشتی به ما نگفتی لاله:مرسی😉✌ بعد نوبت به دانیال صدای اونم خیلی خوب بود اسمشو تو دفتر نوشتم ملیسا هم اومد وای خدا این دختر انگار آدم نیست صداش چه خوبه؟ همه اومدن خوندن بعضی از اسم هارو خوندم نوبت به نفر آخر رسید گفتم بعله بخون هیچ صدایی در نیومد سرمو بردم بالا دیدم بردیاس گفتم:اییش تویی عر عر کن بردیا:هووووویی من:😝😝😝😝 بخون دیگه بردیا: بش بابا میخواست بخونه که دیدم همه دور میز جمع شدن با خودم گفتم چی شده اینا جمع شدن؟ بردیا شروع کرد به خوندن من:واااایی دهنم به صدای بردیا وا مونده بود صداش مثل آدم نبود مثل فرشته ها بود 😍😍 زود خودمو جمع کردم گفتم:قبولی برو بردیا:نکنه تو هم ب صدای من گیری😌😌 من:نه اصلا صدات خیلی مسخرفه🤢 بردیا:بش نقش بازی کن ولی من که میدونم گیری😂✌ گفت رفت من:هی هی نیسم گیرت من:اوووف برگه ای که اینارو توش نوشته بودمو بردم دفتر پیش مدیر من: اع آقای مدیر بیان این اسامی اسم هاس اونایی که صداشون عالیه👌😉 مدیر:عااالیه من:اع فقط آقای مدیر از من کی امتحان میگیره اسم من توش نیست😕 مدیر:خوب اسم خودتم بنویس من:چی اسم خودم؟ مدیر:آره انقدر زحمت کشیدی حقته تازه نمیخوای با این اسم نوشتن خودت نمیری که جهانی من:مرسی😍 داشتم اسم خودمم رو کاغذ مینوشتم که یه دفعه آقای مدیر گفت اع اسم ماهان نوری هم بنویس من:ماهان نوری؟ببخشید اون کیه؟ مدیر:یه خواننده و دانش آوزه اینجاس که همه با صداش گریه میکن😍 من:اع ببخشید آقای مدیر الان این ماهان نوری کجاس؟ مدیر:تعطیلاته چند روز دیگه حتما میاد من :اها اسم ما
۳.۲k
۱۷ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.