ویو هانول

ویو هانول

سرم درد میکرد

چشمام و باز کردم

که دیدم یکی کنارمه

دستاش تتو داشت

ولی موهاش رو صورتش بود

میخواستم بلند بشم

که درد عجیبی احساس کردم

جیغم داشت در میومد

_چیه چرا جیغ میزنی؟

+تو باهام چیکار کردی؟ 😭😭

_یادت نمیاد؟

+نه

_ما دیروز باهم......

+ادامه نده یادم اومد


وقتی یادم اومد

دهنم اندازه غار باز شد

نمیخواستم اصلا بهش فکر کنم

من مست بودم

+برو بیروننننننن

_نمیرم

+از رو تخت من برو بیرون

_نمیخوامممم


پتو و کنار زدم که با بدن لختمون مواجع شدم

+برو حموم لباس برات پیدا میکنم بعدشم برو

_باشه


جونگ کوک و فرستادم بره حموم خودمم به

تهیونگ پیام دادم

پیاماشون:
+میگم
ته: چیه؟
+این دوستت
ته: خوب؟
+لباس براش بیار
ته: باشه تو خونه من لباس داره
+چرا لباساش خونه توعه؟
ته: دیروز قرار بود بچه ها لباس بیارن امشب و بخوابن اینجا
+آها. لباس و بزار رو مبل داخل اتاق نیا
ته: باشه میزارم رو مبل خودم میرم


بعد چند دقیقه تهیونگ پیام داد

ته: لباساش و گذاشتم رو مبل خودمم رفتم
+باشه مرسی

........