پارت⁵
پارت⁵
جین:من موندم شما این چالش و چطوری قبول کردید همه چیزش به نفع اوناس بچه های من خیلی کارشون خوبه دارن میرسن و گرنه هر کس دیگه ای بود مرده بود تا الان
شوگا: بچه هاااااااا جونگکوک رسیدددد
جونگکوک سریع دیید سمت بالا که ات رو ببینه
ویو ات
سوار موتور داشتم گاز میدادم که دیدم بادیگاردا دارن با موتر ماشین و همه چیز دنبالم میوفتن به تبلت نگاه کردم زده بود ۱۵ دقیقه ترسیدم فکر کردم ۱۵ دقیقه برای بمبی چیزیه. که توی جنگل به کار گذاشتن پس بیشتر گاز دادم از یه سمت اون بادیگاردا از یه سمت از زمان دیگه داشتم سکته میکردم
ات:س.گ تو ر.وح همون دارم سکته میکنم این چه وضعیتیهههههههه برید گم بشیدددد پف.یوزااا
کش موهام از سرم در امد و من برای اینکه روی موتر ورزن زیادی نباشه و سریع تر بره تبلت ول کردم و حالت لاشری داشتم موتر و میروندم(کسایی که نمیدونن لاشری یعنی باسنت و بالا تند روی موتور نباشه مثل دراز کش باشی صاف رو به جلو نگاه کنی از دسته های موتور بگیری و بری..اونایی که زیاد عکس موتور سواری دیدن میفهمن به خدا خوب توضیح دادم اگرم نفهمیدی ولش من مهم نیست😂💔)
ویو کوک
سریع موتور و ول کردم و دییدم طبقه بالا تا ببینم وضعیت ات چیه
یسسس اون تا جایی موفق شده بود
ات شروع کرد اون فشارو دادن
جین داشت پاره میشد از خنده
جونگکوک:پاره اما داره خسته میشه
که ات حاات لاشری رفت رو موتور خیلی جذاب دیده میشد کلا حالت فرم بدنش جدی بودنش و همه چیزش
شوگا:شت چقدر جذاب شد
جیهوپ:از این به بعد خواست موتور سوار بشه بگید لاشری برونه
جونگکوک سکوت کرده بود و زل زده بود به ات
ویو راوی
کانادایی ها برای ات تله گذاشته بودن
جلوی ات یه کامیون حمل ماشین بود که داشت ماشین هارو یکی یکی ول میکرد که به ات بخوره اخه بادیگاردا گمش کرده بودن
خماری 😭👍🏻
حاجی خودم پشمام ریخته چقدر خفن شده 😂🌓
جین:من موندم شما این چالش و چطوری قبول کردید همه چیزش به نفع اوناس بچه های من خیلی کارشون خوبه دارن میرسن و گرنه هر کس دیگه ای بود مرده بود تا الان
شوگا: بچه هاااااااا جونگکوک رسیدددد
جونگکوک سریع دیید سمت بالا که ات رو ببینه
ویو ات
سوار موتور داشتم گاز میدادم که دیدم بادیگاردا دارن با موتر ماشین و همه چیز دنبالم میوفتن به تبلت نگاه کردم زده بود ۱۵ دقیقه ترسیدم فکر کردم ۱۵ دقیقه برای بمبی چیزیه. که توی جنگل به کار گذاشتن پس بیشتر گاز دادم از یه سمت اون بادیگاردا از یه سمت از زمان دیگه داشتم سکته میکردم
ات:س.گ تو ر.وح همون دارم سکته میکنم این چه وضعیتیهههههههه برید گم بشیدددد پف.یوزااا
کش موهام از سرم در امد و من برای اینکه روی موتر ورزن زیادی نباشه و سریع تر بره تبلت ول کردم و حالت لاشری داشتم موتر و میروندم(کسایی که نمیدونن لاشری یعنی باسنت و بالا تند روی موتور نباشه مثل دراز کش باشی صاف رو به جلو نگاه کنی از دسته های موتور بگیری و بری..اونایی که زیاد عکس موتور سواری دیدن میفهمن به خدا خوب توضیح دادم اگرم نفهمیدی ولش من مهم نیست😂💔)
ویو کوک
سریع موتور و ول کردم و دییدم طبقه بالا تا ببینم وضعیت ات چیه
یسسس اون تا جایی موفق شده بود
ات شروع کرد اون فشارو دادن
جین داشت پاره میشد از خنده
جونگکوک:پاره اما داره خسته میشه
که ات حاات لاشری رفت رو موتور خیلی جذاب دیده میشد کلا حالت فرم بدنش جدی بودنش و همه چیزش
شوگا:شت چقدر جذاب شد
جیهوپ:از این به بعد خواست موتور سوار بشه بگید لاشری برونه
جونگکوک سکوت کرده بود و زل زده بود به ات
ویو راوی
کانادایی ها برای ات تله گذاشته بودن
جلوی ات یه کامیون حمل ماشین بود که داشت ماشین هارو یکی یکی ول میکرد که به ات بخوره اخه بادیگاردا گمش کرده بودن
خماری 😭👍🏻
حاجی خودم پشمام ریخته چقدر خفن شده 😂🌓
۳۳.۵k
۱۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.