مافیای بزرگ
𝐛𝐢𝐠 𝐦𝐚𝐟𝐢𝐚
𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟏𝟐
زدم بغل که منظره جلوش یه دریاچه بزرگ خوشگل از ماشین پیاده شدیم رفتم کنار دریاچه ش باد صورتمو لمس می کرد خیلی حس خوبی داشتم
+وقتی هوا صورت آدمو لمس میکنه حس خوبه نه؟
_او سلام کوک آره حس رو خیلی دوست دارم
+دریاچه رو دوست داری؟
_آره من کلا عاشق جای مثل ساحل دریا دریاچه ام
+او پس برای همین چشمات آنقدر خوشگل
_مرسی(خجالت)
+کیوت(با خنده)
_میگم خواهرت کی میاد
+هفتهی بعد
_هوم اوک
داشتم همین جوری با کو حرف می زدم که تهیونگ یهو داد زد
÷بچه هاااا شما به لاس زدنتون ادامه بدین ما شیرینی ها رو بخوریم
_هویییی تهیونگ اوپا آدم باش لاس چی داریم حرف می زنیم(با داد)
=آره فقط دارین حرف می زنین
_نایوننننننن وای خدا الان میایم
_کوکا بیا بریم تا دوباره شایعه سازی نکردن
+آره بریم(با خنده)
رفتیم پیش بچه ها داشتیم شیرین ها رو می خوردیم که میا گفت
"میگم اول بریم دریا بعد جا های دیگه
&آره پیشنهاد خوبیه
+آره ات هم دوست داره خوبه
÷اووو که اینطور(روبه ات چشمک زد)
_یاا ته
=بسه دیگه ازیتش نکن
÷باشه
بعد از خوردن خوراکی ها راه افتادیم به سمت ویلا(عکسش رو می زارم)
بعد ۱ ساعت رسیدیم ساعت تازه ۹ بود برا همین تصمیم گرفتیم بریم دور دور ولی اول رفتیم تو ویلا که وسایل ها رو جمع و جور کنیم
"خوب از اونجا که اینجا ۳ تا تاق داره منو جیمین یه اتاق تهیونگ و نایون یه اتاق ات و جونگکوک هم یه تاق
_میا نمیشه منو تو باهم باشیم؟
"نه دیگه همین که گفتم خوب حالا بزنین بریممممم
=یه دقیقه صبر کن حالا کجا بریم ؟
"اسکول برین دریا دیگهههه
_خوب پس من بریم لباس ساحلی بپوشم
=آره منم برم
"آره لباس ساحلی
÷شما چرا کل درحال لباس عوض کردن نید
_چون هر جا یه لباس مخصوص داره
÷+&که این طور
رفتم بالا ت اتاق چمدونم رو باز کردم کیف لوازم آرایشی رو در آوردم آرایشم رو تمدید کردم بعد لباس ساحلی مورد علاقه مو برداشتم با کیف که توش یه ور وسایل ریختم رفتم بیرون(عکس لباس دخترا رو میزارم)
اومدم پایین دیدم همه رفتن منتظر منو کوک هستن روبه کو کردم گفتم _کوک .... الو بیا بریم
ویو کوک
همه رفتن من گفتم منتظر ات بمونم همین جوری وایساده بودم که ات اومد خیلی خوشگا شده بود محوش شده بود که با حرف زدنش به خودن اومدم
+ها..آره بریم
ویو ات
اومدم پایین سوار ماشین شدیم به سمت ساحل حرکت کردیممممم
خوب بچه برای پارت بعد که فردا میزارم یه سوپرایز دارم براتون🌚🦋
اسلاید 1ات ببخشید بد کیفیت شد..
اسلاید2نایون
اسلاید3میا
𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟏𝟐
زدم بغل که منظره جلوش یه دریاچه بزرگ خوشگل از ماشین پیاده شدیم رفتم کنار دریاچه ش باد صورتمو لمس می کرد خیلی حس خوبی داشتم
+وقتی هوا صورت آدمو لمس میکنه حس خوبه نه؟
_او سلام کوک آره حس رو خیلی دوست دارم
+دریاچه رو دوست داری؟
_آره من کلا عاشق جای مثل ساحل دریا دریاچه ام
+او پس برای همین چشمات آنقدر خوشگل
_مرسی(خجالت)
+کیوت(با خنده)
_میگم خواهرت کی میاد
+هفتهی بعد
_هوم اوک
داشتم همین جوری با کو حرف می زدم که تهیونگ یهو داد زد
÷بچه هاااا شما به لاس زدنتون ادامه بدین ما شیرینی ها رو بخوریم
_هویییی تهیونگ اوپا آدم باش لاس چی داریم حرف می زنیم(با داد)
=آره فقط دارین حرف می زنین
_نایوننننننن وای خدا الان میایم
_کوکا بیا بریم تا دوباره شایعه سازی نکردن
+آره بریم(با خنده)
رفتیم پیش بچه ها داشتیم شیرین ها رو می خوردیم که میا گفت
"میگم اول بریم دریا بعد جا های دیگه
&آره پیشنهاد خوبیه
+آره ات هم دوست داره خوبه
÷اووو که اینطور(روبه ات چشمک زد)
_یاا ته
=بسه دیگه ازیتش نکن
÷باشه
بعد از خوردن خوراکی ها راه افتادیم به سمت ویلا(عکسش رو می زارم)
بعد ۱ ساعت رسیدیم ساعت تازه ۹ بود برا همین تصمیم گرفتیم بریم دور دور ولی اول رفتیم تو ویلا که وسایل ها رو جمع و جور کنیم
"خوب از اونجا که اینجا ۳ تا تاق داره منو جیمین یه اتاق تهیونگ و نایون یه اتاق ات و جونگکوک هم یه تاق
_میا نمیشه منو تو باهم باشیم؟
"نه دیگه همین که گفتم خوب حالا بزنین بریممممم
=یه دقیقه صبر کن حالا کجا بریم ؟
"اسکول برین دریا دیگهههه
_خوب پس من بریم لباس ساحلی بپوشم
=آره منم برم
"آره لباس ساحلی
÷شما چرا کل درحال لباس عوض کردن نید
_چون هر جا یه لباس مخصوص داره
÷+&که این طور
رفتم بالا ت اتاق چمدونم رو باز کردم کیف لوازم آرایشی رو در آوردم آرایشم رو تمدید کردم بعد لباس ساحلی مورد علاقه مو برداشتم با کیف که توش یه ور وسایل ریختم رفتم بیرون(عکس لباس دخترا رو میزارم)
اومدم پایین دیدم همه رفتن منتظر منو کوک هستن روبه کو کردم گفتم _کوک .... الو بیا بریم
ویو کوک
همه رفتن من گفتم منتظر ات بمونم همین جوری وایساده بودم که ات اومد خیلی خوشگا شده بود محوش شده بود که با حرف زدنش به خودن اومدم
+ها..آره بریم
ویو ات
اومدم پایین سوار ماشین شدیم به سمت ساحل حرکت کردیممممم
خوب بچه برای پارت بعد که فردا میزارم یه سوپرایز دارم براتون🌚🦋
اسلاید 1ات ببخشید بد کیفیت شد..
اسلاید2نایون
اسلاید3میا
۷.۷k
۳۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.