خواهربرادری(session2)part6
خواهربرادری(session2)part6
جی هوپ:هایونا
هایون:...........
جی هوپ رفت سمت هایون تا بتونه باهاش بحرفه
هایون:ا..اوپ....اوپا
تهیونگ:عا من تنهاتون میزارم
جی هوپ:ممنون
فقط یه دقیقه بعد از اینکه تهیونگ از اونجا رفت جی هوپ بی وقفه آجی کوچولوشو تو بغل خودش نگه داشت اما هایون حتی داداششو بغلم نکرد و جی هوپ متوجه هایون شد
جی هوپ:چرا اینکارو کردی؟فرشته کوچولوی من؟مگه چی شده
هایون:هیچی(بغض)
جی هوپ:پس چرا داری گریه میکنی
هایون:(عر زدن مجدد)
جی هوپ:ایگووووو اشکاتو نبینم دیگه باشه؟
(با شصتس اشکای هایون و پاک کرد)
جی هوپ:بیا بیا بشین اینجا واسم همه چیو تعریف کن
جیهوپ:ایگو ینی سر همین پسره اعتمادتون بهم خورد
هایون:اوپا من واقعا دوسش دارم(با چشای اشکی)
جی هوپ:میدونم میدونم چ حسی داری ولی حتی منم هیچ حس خوبی به این پسره ندارم با اینکه الان دیدمش حتی کوک و جیمین هم همینطور
هایون:شاید انقد اذیتم کردن که بگم نظرشون واسم مهم نی من کار خودمو میکنم
جی هوپ:منظورت چیه چ اذیت کردنی؟
هایون:اون نمیزاره من برم دانشگاه اون نمیزاره من نگاه یه پسری بکنم واقعا آدم اینطوری اذیت میشه حاضر بودم تو اون بار بپوسم ولی اینجا نباشم دیگ
جی هوپ:شاید باور نکنی ولی واقعا اونا قصد محدود کردنتو ندارن فقط میخان از دستت ندن
(خب بچها نمیخام زیاد مهمونی و کشش بدم یهو یه پرش زمانی میزنیم به خونه مطمئنم خسته شدین)
جی هوپ:حالا فعلا اینارو ول کن شب خودم میام پیشت واسم کامل تعریف کن فعلا بیا بریم بالا
هایون:من.....واقعا میترسم
جی هوپ:از چی
هایون:هیچی وللش
(خب رفتن بالا سلام علیک احوال پرسی این حرفا خیلی گشادم نه)
پرش زمانی فردا صبح دانشگاه
هایون:حالا هرچی من بمیرم همچین گوهی نمیخورم
لینا(این یکی دیگس اون لوناعع):عایش چق خری تو دیوونه انتخاب کردی پاش وایستا
هایون:اینکه برم استادو ببوسم مریت خصضه ن انتخاب
تهیونگ:خریت محض خر خنگ
هایون:همون
جی یون:ایگو چق رو مخی دختر
لونا:عی دختر چقد سفتی
هیونجین:باید انجامش بدی دست خودت نیس
تهیونگ:موافقم
هایون:تهیونگ تو خفه شو
تهیونگ:چرااااااا؟
هایون:هنوز یادم نرفته چطور دلداری دادی دیشب احمق
تهیونگ:از خداتم باشه
هایون:گوزو
لینا:بسههههههعع(عربده چ گلویی)
هایون:گوه خوردم انجامش میدم
تهیونگ:وحشیییی
هیونجین:باند قورت دادی؟
جی یون:اصن باید انجامش بده دست خودش نیست
لونا:(بچه ریده به خودش)
هایون:...............
ادامه پارت بعد
جی هوپ:هایونا
هایون:...........
جی هوپ رفت سمت هایون تا بتونه باهاش بحرفه
هایون:ا..اوپ....اوپا
تهیونگ:عا من تنهاتون میزارم
جی هوپ:ممنون
فقط یه دقیقه بعد از اینکه تهیونگ از اونجا رفت جی هوپ بی وقفه آجی کوچولوشو تو بغل خودش نگه داشت اما هایون حتی داداششو بغلم نکرد و جی هوپ متوجه هایون شد
جی هوپ:چرا اینکارو کردی؟فرشته کوچولوی من؟مگه چی شده
هایون:هیچی(بغض)
جی هوپ:پس چرا داری گریه میکنی
هایون:(عر زدن مجدد)
جی هوپ:ایگووووو اشکاتو نبینم دیگه باشه؟
(با شصتس اشکای هایون و پاک کرد)
جی هوپ:بیا بیا بشین اینجا واسم همه چیو تعریف کن
جیهوپ:ایگو ینی سر همین پسره اعتمادتون بهم خورد
هایون:اوپا من واقعا دوسش دارم(با چشای اشکی)
جی هوپ:میدونم میدونم چ حسی داری ولی حتی منم هیچ حس خوبی به این پسره ندارم با اینکه الان دیدمش حتی کوک و جیمین هم همینطور
هایون:شاید انقد اذیتم کردن که بگم نظرشون واسم مهم نی من کار خودمو میکنم
جی هوپ:منظورت چیه چ اذیت کردنی؟
هایون:اون نمیزاره من برم دانشگاه اون نمیزاره من نگاه یه پسری بکنم واقعا آدم اینطوری اذیت میشه حاضر بودم تو اون بار بپوسم ولی اینجا نباشم دیگ
جی هوپ:شاید باور نکنی ولی واقعا اونا قصد محدود کردنتو ندارن فقط میخان از دستت ندن
(خب بچها نمیخام زیاد مهمونی و کشش بدم یهو یه پرش زمانی میزنیم به خونه مطمئنم خسته شدین)
جی هوپ:حالا فعلا اینارو ول کن شب خودم میام پیشت واسم کامل تعریف کن فعلا بیا بریم بالا
هایون:من.....واقعا میترسم
جی هوپ:از چی
هایون:هیچی وللش
(خب رفتن بالا سلام علیک احوال پرسی این حرفا خیلی گشادم نه)
پرش زمانی فردا صبح دانشگاه
هایون:حالا هرچی من بمیرم همچین گوهی نمیخورم
لینا(این یکی دیگس اون لوناعع):عایش چق خری تو دیوونه انتخاب کردی پاش وایستا
هایون:اینکه برم استادو ببوسم مریت خصضه ن انتخاب
تهیونگ:خریت محض خر خنگ
هایون:همون
جی یون:ایگو چق رو مخی دختر
لونا:عی دختر چقد سفتی
هیونجین:باید انجامش بدی دست خودت نیس
تهیونگ:موافقم
هایون:تهیونگ تو خفه شو
تهیونگ:چرااااااا؟
هایون:هنوز یادم نرفته چطور دلداری دادی دیشب احمق
تهیونگ:از خداتم باشه
هایون:گوزو
لینا:بسههههههعع(عربده چ گلویی)
هایون:گوه خوردم انجامش میدم
تهیونگ:وحشیییی
هیونجین:باند قورت دادی؟
جی یون:اصن باید انجامش بده دست خودش نیست
لونا:(بچه ریده به خودش)
هایون:...............
ادامه پارت بعد
۱۵.۵k
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.