بیبی گرل من
#بیبی_گرل_من
ژانر : مافیایی، عاشقانه
شخصیت ها : رز، هیونجین، و اعضا
تعداد پارت : نامعلوم
کاپل : رز، هیونجین
مقدمه : دختر لجباز و شیطونی که به دست مافیا دزدیده ميشه؟!
علت این دزدی چیه؟ چه اتفاقی برای این دو میوفتد
با گذر زمان پسر سرد و بی رحم عاشق یه بچه 18 ساله ميشه؟
قسمتی از پارت اول :
#بیبی_گرل_من
Part 1
آروم پلکامو از هم جدا کردم
همه جا تاریک بود..تاریکی..سکوتی..
نمیتونستم به راحتی چیزی را ببینم..تا اینکه صدایی توجهمو جلب کرد.
صدای قدم های یکی به گوشم میرسید
روی زمین خاکی دراز کشیده بودم.. دست و پاهام بسته بودن..آروم به سمت من قدم ميزد..
هیچ نوری نبود تا صورتش رو تشخیص بدم
نفسشو داد بیرون روی زانو هاش نشست
حالا میتونستم قیافشو ببینم..یه پسر با موهای بلند و مشکی...با کت و شلوار مشکی
نگاه سردی داشت
نگاهشو ازبدنم گرفت و به چشمای پر از ترسم داد
هیونجین : بلخره...پیدات کردم!
معنی حرفش رو نفهميدم
نمیتونستم حرفی بزنم دهنم با دستمال بسته بود..ترس کل وجودم رپ گرفته بود.. این آدم کیه..و ازم چی میخواد..
با سنگینی چیزی روی سرم چشمام سیاهی رفت..
.
با نور بالای سرم چشمام باز شد
روی یه جای تاریک که فقط کمی نور داشت
بودم شبیه یه کارآگاه....
ادامه در این چنل زیر اپ شد
@adrienn
پارت اول :
https://wisgoon.com/p/G16T46QVV2/
ژانر : مافیایی، عاشقانه
شخصیت ها : رز، هیونجین، و اعضا
تعداد پارت : نامعلوم
کاپل : رز، هیونجین
مقدمه : دختر لجباز و شیطونی که به دست مافیا دزدیده ميشه؟!
علت این دزدی چیه؟ چه اتفاقی برای این دو میوفتد
با گذر زمان پسر سرد و بی رحم عاشق یه بچه 18 ساله ميشه؟
قسمتی از پارت اول :
#بیبی_گرل_من
Part 1
آروم پلکامو از هم جدا کردم
همه جا تاریک بود..تاریکی..سکوتی..
نمیتونستم به راحتی چیزی را ببینم..تا اینکه صدایی توجهمو جلب کرد.
صدای قدم های یکی به گوشم میرسید
روی زمین خاکی دراز کشیده بودم.. دست و پاهام بسته بودن..آروم به سمت من قدم ميزد..
هیچ نوری نبود تا صورتش رو تشخیص بدم
نفسشو داد بیرون روی زانو هاش نشست
حالا میتونستم قیافشو ببینم..یه پسر با موهای بلند و مشکی...با کت و شلوار مشکی
نگاه سردی داشت
نگاهشو ازبدنم گرفت و به چشمای پر از ترسم داد
هیونجین : بلخره...پیدات کردم!
معنی حرفش رو نفهميدم
نمیتونستم حرفی بزنم دهنم با دستمال بسته بود..ترس کل وجودم رپ گرفته بود.. این آدم کیه..و ازم چی میخواد..
با سنگینی چیزی روی سرم چشمام سیاهی رفت..
.
با نور بالای سرم چشمام باز شد
روی یه جای تاریک که فقط کمی نور داشت
بودم شبیه یه کارآگاه....
ادامه در این چنل زیر اپ شد
@adrienn
پارت اول :
https://wisgoon.com/p/G16T46QVV2/
۱۶.۴k
۲۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.