از زبان ات:
از زبان ات:
رفتم تو اتاق مشترکمون کوک هم پشت سرم اومد یه شلوار کارگو سبز از کمد برداشتم با یه تیشرت لانگ سفید پوشیدمشون و موهامو بازگذاشتم و یه باندانای مشکی هم رو موهام بستیدم و یه خط چشم دارک کشیدم و یه رژ قهوه ای زدم (استایل کوک رو میزارم) بعد لبامو سطحی بوسید و دستمو گرفت و با هم رفتیم پایین از پله ها در عمارت رو بازکرد و رفتیم بیرون تو حیاط و نگهبان در ماشینو بازکرد و سوار شدیم و بعد راننده راه افتاد بلند شدم و رفتم نشستم رو پاهای جونکوک
+بیب شیطون شدی (چشمک)
_اگه ناراحتی تا پاشم
+نه نه بشین جات خوبه
بعد سرمو گذاشتم رو سینش و اونم موهامو نوازش میکرد ۲۰ مین بعد رسیدیم از ماشین پیاده شدیم و وارد مرکز خرید شدیم........
_جونکوک
+جانم
_اونو نگاه کن
به سمت اون طرف پاساژ که یکی ازلباسا رو داخل ویترین نشون دادم نگاه کرد
+میخوایش؟
_اوهوم
+بیا بریم پس
رفتیم سمتش و وارد مغازه شدیم و بعد پرو کردن لباس و خریدنش از اونجا خارج شدیم و از مرکز خرید اومدیم بیرون وسایلامونو دادیم به نگهبان تا بزارش تو ماشین
_جونکوک
+جانم
_میشه پیاده بریم خونه با هم یکم قدم بزنیم
+باشه اگه تو اینجوری میخوای باشه (لبخند)
بعد به راننده گفت که بره و بعد من دستمو دور بازوش حلقه کردم و سرمو رو شونش گذاشتم....
رفتم تو اتاق مشترکمون کوک هم پشت سرم اومد یه شلوار کارگو سبز از کمد برداشتم با یه تیشرت لانگ سفید پوشیدمشون و موهامو بازگذاشتم و یه باندانای مشکی هم رو موهام بستیدم و یه خط چشم دارک کشیدم و یه رژ قهوه ای زدم (استایل کوک رو میزارم) بعد لبامو سطحی بوسید و دستمو گرفت و با هم رفتیم پایین از پله ها در عمارت رو بازکرد و رفتیم بیرون تو حیاط و نگهبان در ماشینو بازکرد و سوار شدیم و بعد راننده راه افتاد بلند شدم و رفتم نشستم رو پاهای جونکوک
+بیب شیطون شدی (چشمک)
_اگه ناراحتی تا پاشم
+نه نه بشین جات خوبه
بعد سرمو گذاشتم رو سینش و اونم موهامو نوازش میکرد ۲۰ مین بعد رسیدیم از ماشین پیاده شدیم و وارد مرکز خرید شدیم........
_جونکوک
+جانم
_اونو نگاه کن
به سمت اون طرف پاساژ که یکی ازلباسا رو داخل ویترین نشون دادم نگاه کرد
+میخوایش؟
_اوهوم
+بیا بریم پس
رفتیم سمتش و وارد مغازه شدیم و بعد پرو کردن لباس و خریدنش از اونجا خارج شدیم و از مرکز خرید اومدیم بیرون وسایلامونو دادیم به نگهبان تا بزارش تو ماشین
_جونکوک
+جانم
_میشه پیاده بریم خونه با هم یکم قدم بزنیم
+باشه اگه تو اینجوری میخوای باشه (لبخند)
بعد به راننده گفت که بره و بعد من دستمو دور بازوش حلقه کردم و سرمو رو شونش گذاشتم....
۲۴.۵k
۲۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.