فن فیک * زندگی دوباره
پارت 32
* دو روز بعد
* چند دقیقه تا شروع دعوا
فویو : چیفویو
چیفویو : ها ؟
فویو : چرا نگفتیییی دعوا با والهالا هستشششششش 😠
باجی : چون نپرسیدی 😑
فویو : * دیدن کیساکی
فویو : من دیگه طاقت ندارم 😠
چیفویو : چی ؟
فویو : کیساکی پدر&#^#&#*^ من مادر*###$#*' که هیچ خار ₩£$&¥£₩$#@ الاغ $¥₩££ مادر ¥€&€¥ مادر ₩€$#£₩='&¥ من ₩£##₩#/¥":£¥_ مرتکیه کامیونی بی₩#¥@/¥: چهار چشم بریخت ₩£#@$€¥£ فا*$£# بیشرف ناموس کش ₩@@£_ بیریختتتن * داد که چه عرض کنم عربده تا ناموس
سکوت ~
کیساکی : این چرا یه هو وحشی شد 😑
فویو : وحشی عمه اته ¥€#!_/&-&#£' زلیل بشی انشاءالله بی پدر ¥/#$€@&'£#¥:¥#£$£@%# کو%^$*//&))*/#£/ الاغغغغغغ * همون عربده تا ناموس 😑
مایکی : چه جوری می تونی تو یه جمله این همه فوق به کار ببندی 😑
فویو : به راحتی
ران : جررررر از این پسر خوشم امد 😂😂😂😂 ( ایشون تماشا گر هستن )
ریندو : نه تو رو خدا بیا باهاش لاس بزن 😑 ( ایشون هم هم چنین )
ران : بعد مبارزه 😆
ریندو : 😑😑😑😑
فویو : هویییییی دارم صدا تون رو می شنوم
ران : آخه مگه از این فاصله هم می شهههه
فویو : حالا که شده 😑
* شروع مبارزه
* ویو تاکه
مبارزه شروع شد بیاد مواظب فویو باشم ... هااااا کجا رفت خاک بر سرم خاک بر سرم خاک بر سرمممممممم
فویو : کیساکی ₩/£#€@€@^#&@£ من خودم تو رو *#£@_@@£#£#€ بیشعور €#£#&'&@£×¥#
......خوب پیداش کردم 😑
* ویو فویو
همون اول که دعوا شروع شد رفتم سراغ کیساکی #£@£@*# و الان دارم مثل چی دارم میزنمش بی پدر $£#€@ کراش های من رو می کشه
تاکه : فویو 😦
فویو : یه لحظه ✋ * زدن کیساکی
فویو : بله 😄
تاکه : هیچی شما ادامه بده 😑
فویو : مگه بیکاری 😑 * زدن کیساکی
؟؟؟؟ : اوی اوی اوی .... به اون چی کار داری تا وقتی من هستم 😏
فویو : ✋ یه مشت دیگه بزنم الان میام
تاکه : مگه داری ویزیت دکتر میدی 😑
فویو : خوب تموم شد کی الان ¥#£@¥'^# گفت 😄
هانما : اهوم 😏
فویو : عه چطوری نرده بوم 🙋
هانما : خوبم تو چطوری کوچولو 😈
فویو : .......
ها ؟ کوچولو ؟ به من گفت کوچولو؟
فویو : بیشرف *$£#£#£-¥ * حمله کردن به سوی هانما
* پنج دقیقه بعد
هانما : بچه اصلا بهت نمی یاد انقدر زور داشته باشی 😏
فویو : به جان خودم اگه یکم کوتاه تر بودی همچین میزدم تو دهنت تا بفهمی بچه کیه 😠
هانما : هههه بچه 😌😏
نمیدنم چه جوری ولی یه پرش کردم که خودم رو یه متر بالای سر هانما دیدم منم از فرصت استفاده کردم و یه لگت خیلی خیلی محکم زدم تو سرش که افتاد زمین 😎
فویو : حالا بچه کیه هااااا 😎
* بنگ بنگ ( صدای تیر اندازی )
* ویو تاکه
ای..این صدای تفنگه به فویو نگاه کردم هنوز سر پاس... چ... چی شد افتاد ز... زمین
تاکه : فویو .... فویوووووووووووو * عربده
با دادی که زدم همه متوجه ما شدن
سادیسم دارم اینجا تموم می کنم 😈
* دو روز بعد
* چند دقیقه تا شروع دعوا
فویو : چیفویو
چیفویو : ها ؟
فویو : چرا نگفتیییی دعوا با والهالا هستشششششش 😠
باجی : چون نپرسیدی 😑
فویو : * دیدن کیساکی
فویو : من دیگه طاقت ندارم 😠
چیفویو : چی ؟
فویو : کیساکی پدر&#^#&#*^ من مادر*###$#*' که هیچ خار ₩£$&¥£₩$#@ الاغ $¥₩££ مادر ¥€&€¥ مادر ₩€$#£₩='&¥ من ₩£##₩#/¥":£¥_ مرتکیه کامیونی بی₩#¥@/¥: چهار چشم بریخت ₩£#@$€¥£ فا*$£# بیشرف ناموس کش ₩@@£_ بیریختتتن * داد که چه عرض کنم عربده تا ناموس
سکوت ~
کیساکی : این چرا یه هو وحشی شد 😑
فویو : وحشی عمه اته ¥€#!_/&-&#£' زلیل بشی انشاءالله بی پدر ¥/#$€@&'£#¥:¥#£$£@%# کو%^$*//&))*/#£/ الاغغغغغغ * همون عربده تا ناموس 😑
مایکی : چه جوری می تونی تو یه جمله این همه فوق به کار ببندی 😑
فویو : به راحتی
ران : جررررر از این پسر خوشم امد 😂😂😂😂 ( ایشون تماشا گر هستن )
ریندو : نه تو رو خدا بیا باهاش لاس بزن 😑 ( ایشون هم هم چنین )
ران : بعد مبارزه 😆
ریندو : 😑😑😑😑
فویو : هویییییی دارم صدا تون رو می شنوم
ران : آخه مگه از این فاصله هم می شهههه
فویو : حالا که شده 😑
* شروع مبارزه
* ویو تاکه
مبارزه شروع شد بیاد مواظب فویو باشم ... هااااا کجا رفت خاک بر سرم خاک بر سرم خاک بر سرمممممممم
فویو : کیساکی ₩/£#€@€@^#&@£ من خودم تو رو *#£@_@@£#£#€ بیشعور €#£#&'&@£×¥#
......خوب پیداش کردم 😑
* ویو فویو
همون اول که دعوا شروع شد رفتم سراغ کیساکی #£@£@*# و الان دارم مثل چی دارم میزنمش بی پدر $£#€@ کراش های من رو می کشه
تاکه : فویو 😦
فویو : یه لحظه ✋ * زدن کیساکی
فویو : بله 😄
تاکه : هیچی شما ادامه بده 😑
فویو : مگه بیکاری 😑 * زدن کیساکی
؟؟؟؟ : اوی اوی اوی .... به اون چی کار داری تا وقتی من هستم 😏
فویو : ✋ یه مشت دیگه بزنم الان میام
تاکه : مگه داری ویزیت دکتر میدی 😑
فویو : خوب تموم شد کی الان ¥#£@¥'^# گفت 😄
هانما : اهوم 😏
فویو : عه چطوری نرده بوم 🙋
هانما : خوبم تو چطوری کوچولو 😈
فویو : .......
ها ؟ کوچولو ؟ به من گفت کوچولو؟
فویو : بیشرف *$£#£#£-¥ * حمله کردن به سوی هانما
* پنج دقیقه بعد
هانما : بچه اصلا بهت نمی یاد انقدر زور داشته باشی 😏
فویو : به جان خودم اگه یکم کوتاه تر بودی همچین میزدم تو دهنت تا بفهمی بچه کیه 😠
هانما : هههه بچه 😌😏
نمیدنم چه جوری ولی یه پرش کردم که خودم رو یه متر بالای سر هانما دیدم منم از فرصت استفاده کردم و یه لگت خیلی خیلی محکم زدم تو سرش که افتاد زمین 😎
فویو : حالا بچه کیه هااااا 😎
* بنگ بنگ ( صدای تیر اندازی )
* ویو تاکه
ای..این صدای تفنگه به فویو نگاه کردم هنوز سر پاس... چ... چی شد افتاد ز... زمین
تاکه : فویو .... فویوووووووووووو * عربده
با دادی که زدم همه متوجه ما شدن
سادیسم دارم اینجا تموم می کنم 😈
۶.۵k
۲۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.