فیک ران پارت 7
ریندو : راس میگه دیگه سانزو خفه شو منم قاطی کردم ... اصن اینو ولش کن .. پاشو بریم خونه رو بهت نشون بدم در همون راه اهالی خونه رو هم خاهی دید 😆
ا/ت: اوع...امم با ..باشه بریم
ریندو: سانزو تو هم برو پیش مایکی و یسری چیز ها رو براش توضیح بده
ا/ت: ایشششششش😑😑
ریندو: اوع..تو چیزه.. امم پاشو بریم دیگه...
ا/ت: باکا😑
ریندو: اوروسه😑💜
ا/ت: خب ?
ریندو: چی خب؟
ا/ت: منو اوردی بیرون خب کجا رو میخوای نشونمون بدی؟
ریندو: اوع ارع ... نگا کن اتاق رو به روی تو میشه اتاق من... هر وقت خاستی بیا ولی اگه کرم بهم بریزی قول نمیدم اتفاق خوبی بیوفته...
ا/ت: اوم باشه ولی بهتره بدونی من اصلن در زدن و این چیزا حالیم نیس با سر میام داخل اتاق حتی برای رئیستان هم تبعیض قائل نمیشم..
ریندو: میکشتت
ا/ت: مرده ی من به چه دردشون میخوره درحالی کع کلی آدم اینجاست تا عقدشو خالی کنه?
*از اونجایی که کسی نمرده ..مایکی هم افسردگی آنچنانی نداره.... مث همون 15 سالگیش شاد و خوشحاله ولی 2 درصد کم تر😆**
ریندو: لنتی این 6 هکتار زبونتو فقط برای من داری؟
ا/ت: نه خیر فقط به اندازه ای که لازم باشه برای هر کس رو میکنم☺️
ریندو: ایششش...
بگذریمممممم.... اتاق بغل تو *سمت چپ*
اتاق داداشمه... ران
ا/ت:شت...
ریندو: اون موقع فقططط مستتتت بوددددددددد اصن به من چهههههههههه
ا/ت: خب... اتاق سمت راستم مال کیه؟
ریندو: اتاق اما چانه.... الان خونه نیس...هیچکی خونه نیس...درواقع اونا الان دارن خوش میگذرونن...
ا/ت: بیشتر توضیح بده...
ریندو: ببین اهالی خونه همگی رفتن بیرون تفریح کنن و فقط احتمال دارع دو تا دیگه از افراد اصلی بونتن امروز یا نهایتن فردا بیان اینجا ینی بلخره از ماموریت برمیگردن...
ا/ت:خب کیا...? اصلن اینو ول کن افراد دیگه ای هم تو بونتن هستن؟ اصلن چرا اینارو به من میگید?
ریندو: خب بلخره تو قراره وارد بونتن بشی اینارو باید بدونی و ارع افراد دیگه ای هم هستن... ایزانا ، سنجو، و دو سه نفر دیگه هم هستن بعدن متوجه میشی چرا اسماشون رو الان نمیگم😆
ا/ت: گفتی ..ایزانا? چقدر آشناعه اسمش مطمعنم شنیدم اسمشو... کاملن مطمعنم...اون موهاش سفید نیستش?
ریندو: اع..چرا تو از کجا میدونی?
ا/ت: شت... بگذریم...
پارت بعد الان*
ا/ت: اوع...امم با ..باشه بریم
ریندو: سانزو تو هم برو پیش مایکی و یسری چیز ها رو براش توضیح بده
ا/ت: ایشششششش😑😑
ریندو: اوع..تو چیزه.. امم پاشو بریم دیگه...
ا/ت: باکا😑
ریندو: اوروسه😑💜
ا/ت: خب ?
ریندو: چی خب؟
ا/ت: منو اوردی بیرون خب کجا رو میخوای نشونمون بدی؟
ریندو: اوع ارع ... نگا کن اتاق رو به روی تو میشه اتاق من... هر وقت خاستی بیا ولی اگه کرم بهم بریزی قول نمیدم اتفاق خوبی بیوفته...
ا/ت: اوم باشه ولی بهتره بدونی من اصلن در زدن و این چیزا حالیم نیس با سر میام داخل اتاق حتی برای رئیستان هم تبعیض قائل نمیشم..
ریندو: میکشتت
ا/ت: مرده ی من به چه دردشون میخوره درحالی کع کلی آدم اینجاست تا عقدشو خالی کنه?
*از اونجایی که کسی نمرده ..مایکی هم افسردگی آنچنانی نداره.... مث همون 15 سالگیش شاد و خوشحاله ولی 2 درصد کم تر😆**
ریندو: لنتی این 6 هکتار زبونتو فقط برای من داری؟
ا/ت: نه خیر فقط به اندازه ای که لازم باشه برای هر کس رو میکنم☺️
ریندو: ایششش...
بگذریمممممم.... اتاق بغل تو *سمت چپ*
اتاق داداشمه... ران
ا/ت:شت...
ریندو: اون موقع فقططط مستتتت بوددددددددد اصن به من چهههههههههه
ا/ت: خب... اتاق سمت راستم مال کیه؟
ریندو: اتاق اما چانه.... الان خونه نیس...هیچکی خونه نیس...درواقع اونا الان دارن خوش میگذرونن...
ا/ت: بیشتر توضیح بده...
ریندو: ببین اهالی خونه همگی رفتن بیرون تفریح کنن و فقط احتمال دارع دو تا دیگه از افراد اصلی بونتن امروز یا نهایتن فردا بیان اینجا ینی بلخره از ماموریت برمیگردن...
ا/ت:خب کیا...? اصلن اینو ول کن افراد دیگه ای هم تو بونتن هستن؟ اصلن چرا اینارو به من میگید?
ریندو: خب بلخره تو قراره وارد بونتن بشی اینارو باید بدونی و ارع افراد دیگه ای هم هستن... ایزانا ، سنجو، و دو سه نفر دیگه هم هستن بعدن متوجه میشی چرا اسماشون رو الان نمیگم😆
ا/ت: گفتی ..ایزانا? چقدر آشناعه اسمش مطمعنم شنیدم اسمشو... کاملن مطمعنم...اون موهاش سفید نیستش?
ریندو: اع..چرا تو از کجا میدونی?
ا/ت: شت... بگذریم...
پارت بعد الان*
۱۷.۱k
۰۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.