پارت 16 ازدواج اجباری
پارت 16 ازدواج اجباری
ویو ا/ت
از خواب بیدار شدم دیدم شوگا منو بغل کرده و مثل بچه گربه ها خوابیده
اماده شدم رفتم مدرسه که کاوان رو دیدم
# سلام خوبی
_ اگرم بودم به تو چه .سرد.
# چیت شده
_ برو حوصله تورو ندارم
# خوب بگو
_ با لارا خوب نقشه میریزین
# چی کیو میگی
_ نگاه نقش بازی نکن برا من
# باشه باشه ولی دوستیمون که خراب نمیشه
_ دقیقا کاری کردی دوستیمو خراب شه
# ا/ت بیا برات تعریف کنم
_ چیو ها وقتی همه چیز رو خودم میدونم
# ا/ت خواهش میکنم
_ برو گمشو
ادمینتون: مدرسه ا/ت تموم میشه و شوگا میاد دنبالش
_ سلام بر خوابا خان
× سلام چطوری
_ خوبم تو چطوری
× منم خوبم
_ خوبه
× مامانت زنگ زده گفت بریم اونجا
_ اوکی اول بریم خونه من لباس بپوشم بعد
× اوکی
ویو ا/ت
اول رفتم یه دوش گرفتم بعد لباس پوشیدم و میکاپ کردم و با شوگا رفتیم خونه مامانم
و عمومشون هم خونه ما زندگی میکنن
رفتیم خونه مامانم
_ سلام به همه
× سلام
همه : سلام
مادرت. دخترم ازدواج کردی دیگه پیش من نیومدی
_ اخ مامان جون نگو
مادرش. چرا دخترم
_ شوگا منو داخل خونه زندونی کرده فقط مدرسه میتونم برم منو بیرون دور نمیده فقط داخل خونه کار میکنم .از دروغ گفت.
پدرش. چی امکان نداره
× من باتو این کارا رو میکنم
& هی شوگا حواست به خودت باشه ابجی دست گلمو بهت دادم پژمرده نکنش
پدرت. فکنم شوگا نمیتونه بره بیرون تا ا/ت
× من برات دارم ا/ت خانم چشمم به خوانوادش افتاده برام شاخ شده
_ عزیزم حرف زیاد نزن
& ابجی جونم
_ چی میخوای
& کارت دارم
_ بگو
& بیا بریم اتاقم
× منم میام
& تو گوه خوردی
_ بسه زشته حالا بزار شوگا هم بیاد
& باشه
رفتن اتاق هیونجین
شرط پارت بعد
فالو کردن پیج دومم:« @ideax
هرکی فالو کرد داخل کامنتا بگه
ویو ا/ت
از خواب بیدار شدم دیدم شوگا منو بغل کرده و مثل بچه گربه ها خوابیده
اماده شدم رفتم مدرسه که کاوان رو دیدم
# سلام خوبی
_ اگرم بودم به تو چه .سرد.
# چیت شده
_ برو حوصله تورو ندارم
# خوب بگو
_ با لارا خوب نقشه میریزین
# چی کیو میگی
_ نگاه نقش بازی نکن برا من
# باشه باشه ولی دوستیمون که خراب نمیشه
_ دقیقا کاری کردی دوستیمو خراب شه
# ا/ت بیا برات تعریف کنم
_ چیو ها وقتی همه چیز رو خودم میدونم
# ا/ت خواهش میکنم
_ برو گمشو
ادمینتون: مدرسه ا/ت تموم میشه و شوگا میاد دنبالش
_ سلام بر خوابا خان
× سلام چطوری
_ خوبم تو چطوری
× منم خوبم
_ خوبه
× مامانت زنگ زده گفت بریم اونجا
_ اوکی اول بریم خونه من لباس بپوشم بعد
× اوکی
ویو ا/ت
اول رفتم یه دوش گرفتم بعد لباس پوشیدم و میکاپ کردم و با شوگا رفتیم خونه مامانم
و عمومشون هم خونه ما زندگی میکنن
رفتیم خونه مامانم
_ سلام به همه
× سلام
همه : سلام
مادرت. دخترم ازدواج کردی دیگه پیش من نیومدی
_ اخ مامان جون نگو
مادرش. چرا دخترم
_ شوگا منو داخل خونه زندونی کرده فقط مدرسه میتونم برم منو بیرون دور نمیده فقط داخل خونه کار میکنم .از دروغ گفت.
پدرش. چی امکان نداره
× من باتو این کارا رو میکنم
& هی شوگا حواست به خودت باشه ابجی دست گلمو بهت دادم پژمرده نکنش
پدرت. فکنم شوگا نمیتونه بره بیرون تا ا/ت
× من برات دارم ا/ت خانم چشمم به خوانوادش افتاده برام شاخ شده
_ عزیزم حرف زیاد نزن
& ابجی جونم
_ چی میخوای
& کارت دارم
_ بگو
& بیا بریم اتاقم
× منم میام
& تو گوه خوردی
_ بسه زشته حالا بزار شوگا هم بیاد
& باشه
رفتن اتاق هیونجین
شرط پارت بعد
فالو کردن پیج دومم:« @ideax
هرکی فالو کرد داخل کامنتا بگه
۱۷.۵k
۲۶ تیر ۱۴۰۳