پسر دایی پارک
پارت۱۷(آخر)
«ا/ت ویو»
از خواب بیدار شدم دیدم جیمین داره نگام میکنه
+به چی نگاه میکنی ؟
_زیبایی تو
+جیمین
_جانم
+بیا ازدواج کنیم
_ما تازه ۱۷سالمونه ها
+اشکال نداره
_باشه بیبی
«۶ماه بعد »
+جیمین ایییییییی
_درد داری؟بریم بیمارستان ؟
+ارههه ایییی
«دکتر»
_اقای دکتر چیز خاصیه ؟
دکتر:نه فقط بچه یکم شیطونه
_اها
+بریم دیگه؟
_بریم
«توی ماشین »
_اسم بچه رو چی بزاریم ؟
+امممم یومین چطوره ؟
_قشنگه!پارک یومین
+میشه بریم ساحل ؟
_بریم
«توی ساحل»
_بیب من خیلی خوشحالم که تورو دارم
+منم (بو/سه ای روی لب های جیمین زد )
_بریم دیگه داره هوا سرد میشه
+بریم
راوی:
جیمین و ا/ت یعد یه عالمه حرف زدن با پدر و مادرشون اونا راضی شدن که باهام ازدواج کنن و ا/ت میفهمه که حامل/ست و بهشون دختره اسمشو میزارن یومین بعد ۹ ماه بگه به دنیا میاد و با هم به خوبی و خوشی زندگی میکنن✨
_________________
پایانش رو دوست داشتید؟
فیک بعد رو شاید یک رو درمیون بزارم چون فردا تا ۱۳هم مسافرتم ولی سعی میکنم بزارم
فیک بعدی پلیس نمونه باشه با مدرسه ی مافیا ؟(توی کامنتا بگید)
«ا/ت ویو»
از خواب بیدار شدم دیدم جیمین داره نگام میکنه
+به چی نگاه میکنی ؟
_زیبایی تو
+جیمین
_جانم
+بیا ازدواج کنیم
_ما تازه ۱۷سالمونه ها
+اشکال نداره
_باشه بیبی
«۶ماه بعد »
+جیمین ایییییییی
_درد داری؟بریم بیمارستان ؟
+ارههه ایییی
«دکتر»
_اقای دکتر چیز خاصیه ؟
دکتر:نه فقط بچه یکم شیطونه
_اها
+بریم دیگه؟
_بریم
«توی ماشین »
_اسم بچه رو چی بزاریم ؟
+امممم یومین چطوره ؟
_قشنگه!پارک یومین
+میشه بریم ساحل ؟
_بریم
«توی ساحل»
_بیب من خیلی خوشحالم که تورو دارم
+منم (بو/سه ای روی لب های جیمین زد )
_بریم دیگه داره هوا سرد میشه
+بریم
راوی:
جیمین و ا/ت یعد یه عالمه حرف زدن با پدر و مادرشون اونا راضی شدن که باهام ازدواج کنن و ا/ت میفهمه که حامل/ست و بهشون دختره اسمشو میزارن یومین بعد ۹ ماه بگه به دنیا میاد و با هم به خوبی و خوشی زندگی میکنن✨
_________________
پایانش رو دوست داشتید؟
فیک بعد رو شاید یک رو درمیون بزارم چون فردا تا ۱۳هم مسافرتم ولی سعی میکنم بزارم
فیک بعدی پلیس نمونه باشه با مدرسه ی مافیا ؟(توی کامنتا بگید)
۱۲.۴k
۰۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.