سناریو وقتی تو محل کارشون کار میکنی اونا عاشقت میشن
ا.ت: آقای کیم پرونده هاتون رو آوردم
نامجون: ا.ت اونا رو بزار رو میز بیا بشین
ا.ت: اما آقای کیم کلی کار دارم باید یه اونا برسم
نامجون: اما حرفایی که من دارم واجب تره
ا.ت: چشم
نامجون: خودت میدونی من از طفره رفتن بدم میاد برا همین میرم سر اصل مطلب ا.ت من من اههه چقد سخته من خیلی خیلی دوست دارم یا نه نه من عاشقتم
ا.ت:😳
نامجون: استفا که نمیدی؟
ات: نه
نامجون: از من که متنفر نشدی؟
ا.ت: نه
نامجون: دوسم داری؟؟
ا.ت: اونم نه من من منم عاشقتم
نامجون: (:
.
جین: ا.ت بنظرت امروز یچیزی تغییر نکرده
ا.ت: نه آقای کیم باید چیزی تغییر کنه؟
جین: اتتتتت
ا.ت: بله اتفاقی افتاده؟😧
جین: ینی تو نمیدونی امروز چه روزیه
ا.ت: صب کنید چک کنم (درحال چک کردن برنامه های امروز) امم آقای کیم امروز کلا یه جلسه داشتید که اونم برگزار شد و الان دیگه برنامه ای ندارید
جین: 🤦🏼♀️ ا.ت خیلی گیجی
ا.ت: ها؟
جین: اوف منو دوس داری؟
ا.ت: چییی؟😳
جین: جواب
ا.ت: بله
جین: خب
ا.ت: خب؟
جین: خب منم دوست دارم
ا.ت: ممنون
جین: ممنون؟
ا.ت: اوه ببخشید
جین:🤦🏼♀️
.
یونگی: ا.ت اون خودکارو بده
ا.ت: چشم
یونگی: ا.ت بنظرت من مرد مناسبی هستم؟
ا.ت: ینی چی؟
یونگی: ینی مورد پسند دخترا هستم
ا.ت: اوه فک کنم
یونگی: فک کنی؟
ا.ت: آره خب تو شرکت کسی هس از شما خوشش بیاد یا دوستون داشته باشه
یونگی: منم عاشق کسی شدم
ا.ت: اوه مبارکه😔
یونگی: ا.ت یچی بگم
ا.ت: بفرمایید آقای مین
یونگی: من عاشقت شدم
ا.ت: منم
یونگی: چییی؟
ا.ت: چیی؟؟؟؟
یونگی: تو چی گفتی الان؟
ا.ت: شما چی گفتین الان؟
یونگی: همون که شنیدی
ا.ت: شماهم همونی که شنیدین
یونگی:😄
.
جیهوپ: ا.ت شب کاری داری؟
ا.ت:آه نه
جیهوپ: خوبه شب شام رو با من میخوری
ا.ت: شام
جیهوپ: ا.ت ببین نمیخوام بد برداشت کنی ولی خب این طبیعیه که یه آدم عاشق بشه
ا.ت: خب شما از من میخواید که امشب با شما بیام شام بخورم و به شما مشاوره بدم؟
جیهوپ:🤦🏼♀️ من عاشقتم
ا.ت: آهان از اون نظر. چیی؟
جیهوپ: حالا شام میای یا نه؟
ا.ت: بله حتما
جیهوپ: (:
.
جیمین: ا.ت تو اخراجی
ا.ت: چییی
جیمین: همین که گفتم برو تسویه حساب کن و برو بیرون
ا.ت: آخه برای چی تا همین دیروز من بهترین منشی بودم
جیمین: ا.ت اینجا کلی پسر داره
ا.ت: خب که به من چه
جیمین: من نمیخوام
ا.ت: تو نمیخوای به من چه
جیمین: من نمیتونم اون همه مردو اخراج کنم به خاطر تو
ا.ت: خو نکن چرا بخاطر من
جیمین: چون عاشقتم!
ا.ت: خو باش چه ربطی به اخراج منو ادن همه مرد داره
جیمین: ینی من بزارم کسی که عاشقشم بین اون همه مرد کار کنه
ا.ت: منم وقتی عاشق تو باشم دیگه چرا باید به اون مردا اهمیت بدم
جیمین: چی؟
ا.ت: همون که شنیدی
جیمین: (:
.
ته:ا.ت اگه بگم عاشقتم چیکار میکنی
ا.ت:عاشقت میشم
ته: ☺
.
کوک:ا.ت یا عاشقم میشی یا کلی کار میکنی!
ا.ت: من عاشقتم
نامجون: ا.ت اونا رو بزار رو میز بیا بشین
ا.ت: اما آقای کیم کلی کار دارم باید یه اونا برسم
نامجون: اما حرفایی که من دارم واجب تره
ا.ت: چشم
نامجون: خودت میدونی من از طفره رفتن بدم میاد برا همین میرم سر اصل مطلب ا.ت من من اههه چقد سخته من خیلی خیلی دوست دارم یا نه نه من عاشقتم
ا.ت:😳
نامجون: استفا که نمیدی؟
ات: نه
نامجون: از من که متنفر نشدی؟
ا.ت: نه
نامجون: دوسم داری؟؟
ا.ت: اونم نه من من منم عاشقتم
نامجون: (:
.
جین: ا.ت بنظرت امروز یچیزی تغییر نکرده
ا.ت: نه آقای کیم باید چیزی تغییر کنه؟
جین: اتتتتت
ا.ت: بله اتفاقی افتاده؟😧
جین: ینی تو نمیدونی امروز چه روزیه
ا.ت: صب کنید چک کنم (درحال چک کردن برنامه های امروز) امم آقای کیم امروز کلا یه جلسه داشتید که اونم برگزار شد و الان دیگه برنامه ای ندارید
جین: 🤦🏼♀️ ا.ت خیلی گیجی
ا.ت: ها؟
جین: اوف منو دوس داری؟
ا.ت: چییی؟😳
جین: جواب
ا.ت: بله
جین: خب
ا.ت: خب؟
جین: خب منم دوست دارم
ا.ت: ممنون
جین: ممنون؟
ا.ت: اوه ببخشید
جین:🤦🏼♀️
.
یونگی: ا.ت اون خودکارو بده
ا.ت: چشم
یونگی: ا.ت بنظرت من مرد مناسبی هستم؟
ا.ت: ینی چی؟
یونگی: ینی مورد پسند دخترا هستم
ا.ت: اوه فک کنم
یونگی: فک کنی؟
ا.ت: آره خب تو شرکت کسی هس از شما خوشش بیاد یا دوستون داشته باشه
یونگی: منم عاشق کسی شدم
ا.ت: اوه مبارکه😔
یونگی: ا.ت یچی بگم
ا.ت: بفرمایید آقای مین
یونگی: من عاشقت شدم
ا.ت: منم
یونگی: چییی؟
ا.ت: چیی؟؟؟؟
یونگی: تو چی گفتی الان؟
ا.ت: شما چی گفتین الان؟
یونگی: همون که شنیدی
ا.ت: شماهم همونی که شنیدین
یونگی:😄
.
جیهوپ: ا.ت شب کاری داری؟
ا.ت:آه نه
جیهوپ: خوبه شب شام رو با من میخوری
ا.ت: شام
جیهوپ: ا.ت ببین نمیخوام بد برداشت کنی ولی خب این طبیعیه که یه آدم عاشق بشه
ا.ت: خب شما از من میخواید که امشب با شما بیام شام بخورم و به شما مشاوره بدم؟
جیهوپ:🤦🏼♀️ من عاشقتم
ا.ت: آهان از اون نظر. چیی؟
جیهوپ: حالا شام میای یا نه؟
ا.ت: بله حتما
جیهوپ: (:
.
جیمین: ا.ت تو اخراجی
ا.ت: چییی
جیمین: همین که گفتم برو تسویه حساب کن و برو بیرون
ا.ت: آخه برای چی تا همین دیروز من بهترین منشی بودم
جیمین: ا.ت اینجا کلی پسر داره
ا.ت: خب که به من چه
جیمین: من نمیخوام
ا.ت: تو نمیخوای به من چه
جیمین: من نمیتونم اون همه مردو اخراج کنم به خاطر تو
ا.ت: خو نکن چرا بخاطر من
جیمین: چون عاشقتم!
ا.ت: خو باش چه ربطی به اخراج منو ادن همه مرد داره
جیمین: ینی من بزارم کسی که عاشقشم بین اون همه مرد کار کنه
ا.ت: منم وقتی عاشق تو باشم دیگه چرا باید به اون مردا اهمیت بدم
جیمین: چی؟
ا.ت: همون که شنیدی
جیمین: (:
.
ته:ا.ت اگه بگم عاشقتم چیکار میکنی
ا.ت:عاشقت میشم
ته: ☺
.
کوک:ا.ت یا عاشقم میشی یا کلی کار میکنی!
ا.ت: من عاشقتم
۴.۷k
۲۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.