(پارت۱۲)
بعد از تموم شدن اجرا ا/ت و سوجین از فضای کنسرت خارج شدن و رفتن به سمت خونه
سوجین:دختر تو خیلی شانس داریا قشنگ اعضا رو از فاصله خیلی نزدیک دیدی یا بهتره بگم بغلشون کردی. کاش بیشتر میتونستیم بمونیم
ا/ت:آره خیلی باعث افتخاره که جلوی جونگ کوک خوندم.چی؟سوجین!من خوندم؟گند نزدم که ها؟؟
سوجین:نه گند نزدی اما....
ا/ت:اما چی؟
سوجین:اما واقعا خیلی خوب میخونیا!
ا/ت:جدی؟؟
سوجین:اره بابا مگه به این راحتیاست.
ا/ت سوجین رو رسوند و خودش هم رفت خونه.
آنقدر با حرف های سوجین انگیزه گرفته بود که رفت و شروع به ترانه نویسی کرد تا شاید جونگ کوک از اونها خوشش بیاد
ا/ت:یه رستوران معروف توی سئول میشناخت که معمولا ایدل ها خیلی کم به اونجا سر میزنن اما دوهفته یکبار به اونجا میرن.
ا/ت و سوجین هم تصمیم گرفته بودن که پول هاشون رو جمع کنن و به اونجا برن.
ا/ت و سوجین برنامه ریزی کردن تا هفته بعد سه شنبه به اونجا برن.(پنج روز دیگه)
ا/ت که داشت اهنگ جدیدش رو کامل میکرد رفت و میکروفن جدیدش که پدرش برایش خریده بود آورد.
آخه پدر ا/ت توی برنده شدن بلیت شانس نداشت و نتونست به کنسرت بیاد که البته بلیت رو حتی نمیتونست بخره.
برای همین این میکروفن رو برای ا/ت خرید تا ا/ت اهنگ های بی تی اس رو به صورت زنده براش اجرا کنه.
ا/ت میکروفن و بلندگو رو آماده کرد.وقتی آهنگی کا مینوشت تموم شد تصمیم گرفت تا اون رو ضبط کنه
تقریبا دو روز طول کشید تا آماده بشه و ا/ت دیگه هیچ اشکالی توی خوندن نداشته باشه.
سه روز بعد:
امروز ا/ت و سوجین باید به اوک رستوران معروف میرفتن
وقتی رسیدن ا/ت به سوجین گفت:سوجین؟به نظر آشنا نمیاد؟
سوجین:ام چرا اون فکنم....
همزمان..........
سوجین:دختر تو خیلی شانس داریا قشنگ اعضا رو از فاصله خیلی نزدیک دیدی یا بهتره بگم بغلشون کردی. کاش بیشتر میتونستیم بمونیم
ا/ت:آره خیلی باعث افتخاره که جلوی جونگ کوک خوندم.چی؟سوجین!من خوندم؟گند نزدم که ها؟؟
سوجین:نه گند نزدی اما....
ا/ت:اما چی؟
سوجین:اما واقعا خیلی خوب میخونیا!
ا/ت:جدی؟؟
سوجین:اره بابا مگه به این راحتیاست.
ا/ت سوجین رو رسوند و خودش هم رفت خونه.
آنقدر با حرف های سوجین انگیزه گرفته بود که رفت و شروع به ترانه نویسی کرد تا شاید جونگ کوک از اونها خوشش بیاد
ا/ت:یه رستوران معروف توی سئول میشناخت که معمولا ایدل ها خیلی کم به اونجا سر میزنن اما دوهفته یکبار به اونجا میرن.
ا/ت و سوجین هم تصمیم گرفته بودن که پول هاشون رو جمع کنن و به اونجا برن.
ا/ت و سوجین برنامه ریزی کردن تا هفته بعد سه شنبه به اونجا برن.(پنج روز دیگه)
ا/ت که داشت اهنگ جدیدش رو کامل میکرد رفت و میکروفن جدیدش که پدرش برایش خریده بود آورد.
آخه پدر ا/ت توی برنده شدن بلیت شانس نداشت و نتونست به کنسرت بیاد که البته بلیت رو حتی نمیتونست بخره.
برای همین این میکروفن رو برای ا/ت خرید تا ا/ت اهنگ های بی تی اس رو به صورت زنده براش اجرا کنه.
ا/ت میکروفن و بلندگو رو آماده کرد.وقتی آهنگی کا مینوشت تموم شد تصمیم گرفت تا اون رو ضبط کنه
تقریبا دو روز طول کشید تا آماده بشه و ا/ت دیگه هیچ اشکالی توی خوندن نداشته باشه.
سه روز بعد:
امروز ا/ت و سوجین باید به اوک رستوران معروف میرفتن
وقتی رسیدن ا/ت به سوجین گفت:سوجین؟به نظر آشنا نمیاد؟
سوجین:ام چرا اون فکنم....
همزمان..........
۱۴.۱k
۱۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.