سناریو
وقتی بست فرندت یه پسره و پسره ادم خوبیه و تو چند ماه خونش مونده بودی قبلا و دوستای خیلی صمیمید و اونا تورو میبینن که با هم تو کافه نشستید اونو بغل کردی
نامی:(خونسرد میاد تو کافه)سلام ا.ت
ا.ت:هی نامی اینجا چیکار میکنی
نامی:هیچی همینجوری قدم میزدم راستی معرفی نمیکنی
ا.ت:اها گفتم یه دوست دارم تا خونه پیدا کنم خونش موندم ایشونه
نامی:اها سلام(و میشینید هات چاکلت میخورید)
جین:ا.ا منه هندسام رو ول کردی چسبیدی به این ناهندسام(ناهندسام🤣🤣🤣جررر🤣)
ا.ت:این بست فرندمه
جین:وای سلام اقای خوشتیپ و زیبا(و اینگونه سعی میکند گندی که زده را جمع کند واگرنه ا.ت تو خونه ماهیتابه رو میکنه تو کو... کوچه های شعرش)
شوگا:(میدونه طرف کیه برای همین میشینید باهم قهوه میخورید)
هوسوک:(باهات قهر میکنه)
جیمین:(اصن گوش نمیده و میبرتت خونه و.....اره همونکه فکر میکنی)
تهیونگ:یونتاننننن بیا مامانی و این اقاعه رو گاز بگیرررررر
یونتان:من بدبخت شدم بادیگارد این اقا پس اون دوتا گنده چه غلطی میکنن اینهمه هم به عنوان بادیگارد از بابام و کمپانی پول میگیرن
کوک:(میاد شیرموزو میریزه رو دوستت و تورو میبره تو ماشین و همونجا ۳ راند به فاخ میدتت)
نامی:(خونسرد میاد تو کافه)سلام ا.ت
ا.ت:هی نامی اینجا چیکار میکنی
نامی:هیچی همینجوری قدم میزدم راستی معرفی نمیکنی
ا.ت:اها گفتم یه دوست دارم تا خونه پیدا کنم خونش موندم ایشونه
نامی:اها سلام(و میشینید هات چاکلت میخورید)
جین:ا.ا منه هندسام رو ول کردی چسبیدی به این ناهندسام(ناهندسام🤣🤣🤣جررر🤣)
ا.ت:این بست فرندمه
جین:وای سلام اقای خوشتیپ و زیبا(و اینگونه سعی میکند گندی که زده را جمع کند واگرنه ا.ت تو خونه ماهیتابه رو میکنه تو کو... کوچه های شعرش)
شوگا:(میدونه طرف کیه برای همین میشینید باهم قهوه میخورید)
هوسوک:(باهات قهر میکنه)
جیمین:(اصن گوش نمیده و میبرتت خونه و.....اره همونکه فکر میکنی)
تهیونگ:یونتاننننن بیا مامانی و این اقاعه رو گاز بگیرررررر
یونتان:من بدبخت شدم بادیگارد این اقا پس اون دوتا گنده چه غلطی میکنن اینهمه هم به عنوان بادیگارد از بابام و کمپانی پول میگیرن
کوک:(میاد شیرموزو میریزه رو دوستت و تورو میبره تو ماشین و همونجا ۳ راند به فاخ میدتت)
۴.۵k
۱۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.