دختر خوانده ی هیولا پارت بیست و چهارم
•••دختر خوانده ی هیولا•••
•••پارت بیست و چهار•••
"شدو"
بغلش کردمو و گفتم: گریه نکن کوچولوی من... اشکالی نداره.. تو اون کارو از قصد نکردی.. بعدم النا دختر خوبی نبوده. پس یه طورایی حقشه.
سونیک- شدو راست میگه.
سونیک پیشونی الیزابتو بوسید و گفت: نگران نباش. باشه؟
الیزابت- باشه...
تیلز صدامون کرد: سونیک؟ شدو؟ الیزابت؟
سونیک- الان میاایم.
- از این به بعد خودم میبرمت مدرسه و میارمت خونه. خب؟
الیزابت- باشه.
"الیزابت"
از اینکه با شدو و سونیک حرف زدم احساس ارامش میکردم. اشکامو پاک کردمو از بغل شدو اومدم بیرون.
- من برم به تیلز کمک کنم.
شدو- سعی کن زود تمومش کنی چون باید ریاضی کار کنی.
- اوو حتماا.
درو باز کردمو بدو بدو رفتم سمت تیلز.
تیلز- بدو بریم اختراع جدیدمو نشونت بدم.
"سونیک"
شدو- حالا که داره بزرگتر میشه قدرتشم داره فعال میشه.
- ولی الیزابت دختر خوبیه. چطور ممکنه یه شیطان درونش باشه؟
شدو- فعلا که از قدرتش دربرابر ادمای بد استفاده کرده.
- اره.
•••پارت بیست و چهار•••
"شدو"
بغلش کردمو و گفتم: گریه نکن کوچولوی من... اشکالی نداره.. تو اون کارو از قصد نکردی.. بعدم النا دختر خوبی نبوده. پس یه طورایی حقشه.
سونیک- شدو راست میگه.
سونیک پیشونی الیزابتو بوسید و گفت: نگران نباش. باشه؟
الیزابت- باشه...
تیلز صدامون کرد: سونیک؟ شدو؟ الیزابت؟
سونیک- الان میاایم.
- از این به بعد خودم میبرمت مدرسه و میارمت خونه. خب؟
الیزابت- باشه.
"الیزابت"
از اینکه با شدو و سونیک حرف زدم احساس ارامش میکردم. اشکامو پاک کردمو از بغل شدو اومدم بیرون.
- من برم به تیلز کمک کنم.
شدو- سعی کن زود تمومش کنی چون باید ریاضی کار کنی.
- اوو حتماا.
درو باز کردمو بدو بدو رفتم سمت تیلز.
تیلز- بدو بریم اختراع جدیدمو نشونت بدم.
"سونیک"
شدو- حالا که داره بزرگتر میشه قدرتشم داره فعال میشه.
- ولی الیزابت دختر خوبیه. چطور ممکنه یه شیطان درونش باشه؟
شدو- فعلا که از قدرتش دربرابر ادمای بد استفاده کرده.
- اره.
۴.۶k
۱۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.