پارت ۱۰ ?why me
پارت ۱۰ ?why me
بادیگارد ها بعد چند ساعت یجی رو پیدا میکنن و آدرسش رو به کوک میدن
ویو کوک.
وقتی آدرسش رو پیدا کردیم سریع سوار ماشین شدم و رفتم سمت اون آدرس و در زدم.
ویو یجی.
داشتم با سوبین فیلم میدیدم و سوجو میخوردم که زنگ در خورد سوبین خیلی مست بود و تقریبا داشت خوابش میبرد به خاطر همین من رفتم و در رو باز کردم که با قیافه ی فوق عصبی کوک مواجه شدم. سعی کردم در رو سریع ببندم ولی کوک نگهش داشت.
کوک. از دست مافیا فرار کردن عواقب خوبی نداره گرل (بمممممممممم
یجی. م مافیا؟ (ترسیده
کوک. (دستشو گرفتم و به زور نشوندمش تو ماشین
یجی. د داری کجا میری (ترسیده
کوک. جایی که بهمون خوش بگذره دال (پوزخند عصبی
یجی. (با حرفش خشکم زد منظورش چی بود نکنه نکنه نه ممکن نیست. چشمام پر از اشک هایی شده بود که مطمئینم اگه کوک میدید عصبی تر میشد. پس اروم سرم رو انداختم پایین و گریه کردم)
کوک. (من من دارم با تنهاترین عشقم چیکار میکنم. نه اون فرار کرد و حالا باید تاوان عصبی کردن من رو بده. وقتی رسیدیم پیاده شدم و یجی رو براید بغل کردم. بردمش توی اتاق و روش خیمه زدم)
یجی. ک کوک داری چیکار میکنی(بغض و ترسیده
کوک. هنوز دوسم نداری؟ (بم (شروع میکنه به باز کردن دکمه هاش
یجی. م من دوست دارم اما اما نمیشه(بغض
کوک. بهانه نیار و برای یه شب لذت بخش خودت رو آماده کن(بم و هات
بقیش با ذهن پاک خودتون😃😃
دوست ندارم اسمات بنویسم ببخشید.
شرایط پارت بعد:
لایک: ۵
فالور: ۳۰
بادیگارد ها بعد چند ساعت یجی رو پیدا میکنن و آدرسش رو به کوک میدن
ویو کوک.
وقتی آدرسش رو پیدا کردیم سریع سوار ماشین شدم و رفتم سمت اون آدرس و در زدم.
ویو یجی.
داشتم با سوبین فیلم میدیدم و سوجو میخوردم که زنگ در خورد سوبین خیلی مست بود و تقریبا داشت خوابش میبرد به خاطر همین من رفتم و در رو باز کردم که با قیافه ی فوق عصبی کوک مواجه شدم. سعی کردم در رو سریع ببندم ولی کوک نگهش داشت.
کوک. از دست مافیا فرار کردن عواقب خوبی نداره گرل (بمممممممممم
یجی. م مافیا؟ (ترسیده
کوک. (دستشو گرفتم و به زور نشوندمش تو ماشین
یجی. د داری کجا میری (ترسیده
کوک. جایی که بهمون خوش بگذره دال (پوزخند عصبی
یجی. (با حرفش خشکم زد منظورش چی بود نکنه نکنه نه ممکن نیست. چشمام پر از اشک هایی شده بود که مطمئینم اگه کوک میدید عصبی تر میشد. پس اروم سرم رو انداختم پایین و گریه کردم)
کوک. (من من دارم با تنهاترین عشقم چیکار میکنم. نه اون فرار کرد و حالا باید تاوان عصبی کردن من رو بده. وقتی رسیدیم پیاده شدم و یجی رو براید بغل کردم. بردمش توی اتاق و روش خیمه زدم)
یجی. ک کوک داری چیکار میکنی(بغض و ترسیده
کوک. هنوز دوسم نداری؟ (بم (شروع میکنه به باز کردن دکمه هاش
یجی. م من دوست دارم اما اما نمیشه(بغض
کوک. بهانه نیار و برای یه شب لذت بخش خودت رو آماده کن(بم و هات
بقیش با ذهن پاک خودتون😃😃
دوست ندارم اسمات بنویسم ببخشید.
شرایط پارت بعد:
لایک: ۵
فالور: ۳۰
۶.۸k
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.