زن، واژه ایست دو حرفی !
زن، واژه ایست دو حرفی !
اما به اندازه ی جهانی
حرف دارد برای گفتن ...
عمق دریای احساسش به کیلومتر ها می رسد، کافیست خنکای احساسش را که حس کنی،
تو را غرق می کند در اقیانوس
بی انتهای مهربانی و عشقش ...
سیرابت میکند از شوق به زندگی ...
زندگی را باید در زن دید،
آنجا که پیشبند گل گلی میبندد و
زیر لب آهنگی را که خاطره ساز بوده برایش،
آرام زمزمه میکند و با عشق غذا را هم میزند ...
زندگی را باید در زن دید،
آنجا که تمام پاییزش را وقف
بافتن لباس گرم میکند برای زمستانِ سرد تو ...
زندگی را باید در زن دید،
آنجا که تمام خستگی های روزش را
در پس سرخاب سفید هایش پنهان می کند
و لبخندپر مهرش را برای چهره ی
خسته ی تو آشکار
زندگی را باید در زن دید
اما به اندازه ی جهانی
حرف دارد برای گفتن ...
عمق دریای احساسش به کیلومتر ها می رسد، کافیست خنکای احساسش را که حس کنی،
تو را غرق می کند در اقیانوس
بی انتهای مهربانی و عشقش ...
سیرابت میکند از شوق به زندگی ...
زندگی را باید در زن دید،
آنجا که پیشبند گل گلی میبندد و
زیر لب آهنگی را که خاطره ساز بوده برایش،
آرام زمزمه میکند و با عشق غذا را هم میزند ...
زندگی را باید در زن دید،
آنجا که تمام پاییزش را وقف
بافتن لباس گرم میکند برای زمستانِ سرد تو ...
زندگی را باید در زن دید،
آنجا که تمام خستگی های روزش را
در پس سرخاب سفید هایش پنهان می کند
و لبخندپر مهرش را برای چهره ی
خسته ی تو آشکار
زندگی را باید در زن دید
۵.۰k
۱۳ مهر ۱۴۰۳