پارت یازده
_جیمین تو اینجا چیکار میکنی
~اومدم تورو ببینم عه این ا/تس
_هوم
~سلام کوچولو
+همونجوری که شیرموزم رو میخوردم گفتم شلام
~چقد کیوتی تو
+قوپ( شیر موز رو قورت داد)مرسی
~میبینم تو هم مثل کوک زدی تو کار شیر موز
+(خنده)یاد حرف کوک افتادم یعنی بابا افتادم که دیگه ساکت شدم
_خب دیگه چه خبر
~کوک باید تنها باهات حرف بزنن
+عاا چشم خدافظ
~بای
_خدافظ
~کوک کیم تهیونگ مثل اینکه ا/ت رو دیده و فهمیده چقد برات مهمه باید آماده باشی چون قراره به زودی بهت حمله کنه
_چی هوففف این تهیونگ هم دست بردار نیست نه
~نه فعلا که نه اون فک میکنه تو بودی که خانوادش رو کشتی و میخواد انتقام بگیره اونم از طریق ا/ت
&جیمین راست میگه
_~یونگی!؟
&جن دیدین؟
&~کوک به نظرم به ا/ت بگو چه حسی بهش داری راستی اون وقتی 10سالش بود پریود شد و الان11سالشه
_واقعااااا شما دوتا خرم بهم نگفتین آایشششش باشه اوکی من کل نگهبانا رو آماده میکنم نمیزارم ا/ت رو جایی ببرن
~&کوک یچیز بهت میگیم ولی اعصبانی نشو باشه؟
_هوفففف باشه بگین
~&تهیونگ میخواد ا/ت رو برای خودش کنه و ازش خوشش اومده
_چیییی( داد)
~اومدم تورو ببینم عه این ا/تس
_هوم
~سلام کوچولو
+همونجوری که شیرموزم رو میخوردم گفتم شلام
~چقد کیوتی تو
+قوپ( شیر موز رو قورت داد)مرسی
~میبینم تو هم مثل کوک زدی تو کار شیر موز
+(خنده)یاد حرف کوک افتادم یعنی بابا افتادم که دیگه ساکت شدم
_خب دیگه چه خبر
~کوک باید تنها باهات حرف بزنن
+عاا چشم خدافظ
~بای
_خدافظ
~کوک کیم تهیونگ مثل اینکه ا/ت رو دیده و فهمیده چقد برات مهمه باید آماده باشی چون قراره به زودی بهت حمله کنه
_چی هوففف این تهیونگ هم دست بردار نیست نه
~نه فعلا که نه اون فک میکنه تو بودی که خانوادش رو کشتی و میخواد انتقام بگیره اونم از طریق ا/ت
&جیمین راست میگه
_~یونگی!؟
&جن دیدین؟
&~کوک به نظرم به ا/ت بگو چه حسی بهش داری راستی اون وقتی 10سالش بود پریود شد و الان11سالشه
_واقعااااا شما دوتا خرم بهم نگفتین آایشششش باشه اوکی من کل نگهبانا رو آماده میکنم نمیزارم ا/ت رو جایی ببرن
~&کوک یچیز بهت میگیم ولی اعصبانی نشو باشه؟
_هوفففف باشه بگین
~&تهیونگ میخواد ا/ت رو برای خودش کنه و ازش خوشش اومده
_چیییی( داد)
۱۱.۰k
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.