زخم بعضی خاطرات، از جراحات گلوله های جنگی هم دردناک ترند،
زخم بعضی خاطرات، از جراحات گلولههای جنگی هم دردناک ترند، مانند ماشه ای که هر لحظه منتظر شلیک شدن باشد، بعضی هایشان ته نشین میشوند در وجود آدمی، میروند رسوب میکنند در جای جای وجودت، منتظر میمانند تا با هر جرقه ای تمام وجودت را به آتش بکشند. چیست آدمی؟ حجم عظیمی از رفتن های بی بازگشت، تلاطمی از دلتنگی های تلنبار شده، تودهای از شب و روزهای غریب و تکراری که تمام عمر درجا میزنند.
۲۵.۶k
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۲