پارت 8(بهترین دوست ها)

پارت 8(بهترین دوست ها)
عوض میکنه و منتظر میمونه تا اوناهم حاظر شن
ویو امیلی
دیگه به راه افتادیم و چون خودمون نمیتونستیم وسایلارو ببریم چند نفرم باهامون اومدن تا بهمون کمک کنن راه یکم زیادی طول کشید اما بعد که رسیدیم یه پاساژ خیلی بزرگی بود که وسایلای خیلی کیوتی داشتن و بنفشم بودن خیلی خوش حال شدم و بی دلیل پریدم بغل همشون بعدش رفتیم تو و وسایلایی که میخواستمو خریدم و لیا هم چند تا چیز برداشت و بعد که رسیدیم خونه خیلی خسته بودیم نمیخواستیم به اون زودی وسایلا رو بچینیم چون که هنوز اتاقو تمیز نکرده بودیم به خاطر همین منو جنسو و لیا اول رفتیم اتاقو تمیز کنیم و شوگا هم داشت ناهار درست میکرد
شوگا:دخترااا بیاین ناهار بخوریممم
بعدش رفتیم ناهار خوردیمو دیگه شروع کردیم به چیدن وسایلا





ظهر ساعت4 دیگه رفتیم استراحت کنیم و بالاخره هم اتاقم حاظر شدو رسما میتونم بگم جمعا 3میلیارد پول تمام وسایلا شد😶
خب خب دیگه بسه واقا خسته شدم
پارتای بعدو شب میزارم و اگر این پستم10تالایک نخوره متاسفانه فیکی در کار نیست☺🌟🌒✨🍓💜