خون آشام خشن من
p4
که یهو...
کوک اومد پایین و با داد گفت:
کوک:چیکار کردی(داد)
ا.ت:ب.....ببخشید از دستم افتاد(ترسیده و بغض)
ادمین:که یهو کوک محکم دست ا.ت رو گرفت و برد به زی زمین یعنی اتاق شکنجه
ا.ت:هق د.....دستم درد ...گ..گرفت.ول کن(گریه)
ادمین: و ا.ت رو انداخت روی تخت و گفت:
کوک:شلاق میزنم و باید بشموری اگه نشموری صربه شلاق ۳ برار میشه و تا ۳۰ بشمور
ا.ت:هق باشه(گریه)
ا.ت: ۱ هق ۲ ، ۳ ، ۴ هق ۵ هق ،،،،،،،۳۰
کوک: آفرین کوچولو حالا گمشو توی اتاقت
ا.ت:باشه(با بدن بکبود شده رفت داخل اتاقش و روی زخماش پماد زد)
که یهو کوک اومد داخل و گفت:...
ببخشید کم شد
که یهو...
کوک اومد پایین و با داد گفت:
کوک:چیکار کردی(داد)
ا.ت:ب.....ببخشید از دستم افتاد(ترسیده و بغض)
ادمین:که یهو کوک محکم دست ا.ت رو گرفت و برد به زی زمین یعنی اتاق شکنجه
ا.ت:هق د.....دستم درد ...گ..گرفت.ول کن(گریه)
ادمین: و ا.ت رو انداخت روی تخت و گفت:
کوک:شلاق میزنم و باید بشموری اگه نشموری صربه شلاق ۳ برار میشه و تا ۳۰ بشمور
ا.ت:هق باشه(گریه)
ا.ت: ۱ هق ۲ ، ۳ ، ۴ هق ۵ هق ،،،،،،،۳۰
کوک: آفرین کوچولو حالا گمشو توی اتاقت
ا.ت:باشه(با بدن بکبود شده رفت داخل اتاقش و روی زخماش پماد زد)
که یهو کوک اومد داخل و گفت:...
ببخشید کم شد
۴.۷k
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.