ماه یخی نسخه ی بازنویسی شده پارت ۱۳
ماه یخی نسخه ی بازنویسی شده پارت ۱۳
گذر زمان: زمان جلسه
مکان : اتاق جلسه
از دید : چویا
وارد اتاق جلسه شدم و همه اعضا حاظر بودن و جلسه از اون لحظه شروع شد
موری : بهتون گفتم جمع بشید تا در مورد یسری موضوعات حرف بزنم اول از همه ...... در مورد فعالیت هامون میدونم که بیشتر شدن و اینکه خیلی از اعضای پایین رتبه دارن تبدیل به جاسوس هامون میشن پس لطفاً اعطلاعات کمتری رو در اختیار زیر دست هاتون بذارید
یعنی چی ؟💢 ما که در آخر باید اعطلاعات ماموریت ها رو بهشون بدیم
چویا : ولی در هر صورت باید اعطلاعات رو برای مأموریت ها بهشون بدیم
موری : نه ، برای همین ماموریت های که اعطلاعات خاصی ندارن رو بهشون بدین میدونم حجم ماموریت ها قراره بیشتر بشه و مطمئنم براتون سخت تر از قبله ولی وضعیت مافیا داره بهم میریزی
کویو : بهتر نیست برای تشخیص جاسوس ها یک نوع تله بذاریم ؟
موری : بله و اگه این کار رو انجام بدین عالی میشه کویو سان
کانجی ( همون لیموییه ) : امکانش هست بعضی از سد های پیشرفت مافیا رو از بین ببریم ؟
موری : نه ، هر طور در مورد نقشه ای براش فکر کردم سطح نیرو های اصلیمون کمه ، .... و از طرفی آژانس با بیشتر شدن فعالیت هامون نقشه هوایی برای حمله یا مذاکره میکشند
چویا : مهم نیست اعضای اصلی به تنهایی از پیشوند بر میان
موری : درسته ولی احتمال های زیادی وجود دارن و ..... حواستون به اطرافیانتون باشه ممکنه جاسوس ها یا مخالفان مافیا به سمت اون ها برن
لعنتی 💢
موری: پایان جلسه •
همه بلند شدن و تعظیم کوتاهی کردن و رفتیم
رو مخه .....
از دید میکو
اخیرا چویا سرش شلوغ تر شده حداقل این چند روزی که دیدمش دو روزی هست ندیدمش ولی تلفنی با هم حرف زدیم تا مطمئن شم حالش خوبه موندم کار چویا چطوریه که یهو اونقدر زیاد شد که مجبوره یه مدت تا ساعت ۱۲ شب بمونه ....صبر کن ، سفارش میز شمار ۶ رو بردم ؟ لعنتیییی نبردم
وقتی سفارش رو بردم سینیشون رو روی میز گذاشتم
میکو : ببخشید دیر شد
مشتری : مشکلی نیست ممنون ^^
ادامش جا نشد
گذر زمان: زمان جلسه
مکان : اتاق جلسه
از دید : چویا
وارد اتاق جلسه شدم و همه اعضا حاظر بودن و جلسه از اون لحظه شروع شد
موری : بهتون گفتم جمع بشید تا در مورد یسری موضوعات حرف بزنم اول از همه ...... در مورد فعالیت هامون میدونم که بیشتر شدن و اینکه خیلی از اعضای پایین رتبه دارن تبدیل به جاسوس هامون میشن پس لطفاً اعطلاعات کمتری رو در اختیار زیر دست هاتون بذارید
یعنی چی ؟💢 ما که در آخر باید اعطلاعات ماموریت ها رو بهشون بدیم
چویا : ولی در هر صورت باید اعطلاعات رو برای مأموریت ها بهشون بدیم
موری : نه ، برای همین ماموریت های که اعطلاعات خاصی ندارن رو بهشون بدین میدونم حجم ماموریت ها قراره بیشتر بشه و مطمئنم براتون سخت تر از قبله ولی وضعیت مافیا داره بهم میریزی
کویو : بهتر نیست برای تشخیص جاسوس ها یک نوع تله بذاریم ؟
موری : بله و اگه این کار رو انجام بدین عالی میشه کویو سان
کانجی ( همون لیموییه ) : امکانش هست بعضی از سد های پیشرفت مافیا رو از بین ببریم ؟
موری : نه ، هر طور در مورد نقشه ای براش فکر کردم سطح نیرو های اصلیمون کمه ، .... و از طرفی آژانس با بیشتر شدن فعالیت هامون نقشه هوایی برای حمله یا مذاکره میکشند
چویا : مهم نیست اعضای اصلی به تنهایی از پیشوند بر میان
موری : درسته ولی احتمال های زیادی وجود دارن و ..... حواستون به اطرافیانتون باشه ممکنه جاسوس ها یا مخالفان مافیا به سمت اون ها برن
لعنتی 💢
موری: پایان جلسه •
همه بلند شدن و تعظیم کوتاهی کردن و رفتیم
رو مخه .....
از دید میکو
اخیرا چویا سرش شلوغ تر شده حداقل این چند روزی که دیدمش دو روزی هست ندیدمش ولی تلفنی با هم حرف زدیم تا مطمئن شم حالش خوبه موندم کار چویا چطوریه که یهو اونقدر زیاد شد که مجبوره یه مدت تا ساعت ۱۲ شب بمونه ....صبر کن ، سفارش میز شمار ۶ رو بردم ؟ لعنتیییی نبردم
وقتی سفارش رو بردم سینیشون رو روی میز گذاشتم
میکو : ببخشید دیر شد
مشتری : مشکلی نیست ممنون ^^
ادامش جا نشد
۱.۱k
۲۹ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.