اسیر دوست داشتنی شده ام که امانم را ُبریده ز جان اسیر بی قراری ها شده ام که ُبریده ام ز آن نفسم تنگ، جانم سرد قلبم تنگ، روحم سرد اسیری شده ام که ز آن جدایی نیست! هر چه رفت،روز و شب ها چاره ای نیست
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.