هر چه کردی به دلم باز تو را بخشیدم
هر چه کردی به دلم ، ... باز تو را بـــــخشیدم
با زبان زخم زدی ... دشـــــنه زدی ... خندیدم!
معنی تک تک رفتار تو را ... میـــــفهمم
ساده لوحی ست ... بگویم که نمی فهـــــمیدم !
غرق تردید شدم ، ... باز تحمـــــل کردم
تا زمانی که ... به چشـــــمان خودم هم دیدم
دیدم از خشـــــم خداوند ... نمی ترسیدی
تو نترســـــیدی و من سخت از آن ترسیدم
بسته بودم ، لب از آن درد و از آن بی مهـــــری
تو جـــــفا کردی و من هیچ ... نمی پرسیدم
عاقبت سرد شدم ، خســـــته شدم ، یخ کردم !
مثل خورشـــــید ... غروبی که نمی تابیدم
اشک های دل من ، از تو و عشــــــــــق تو نبود
بلکه از سادگی قلب خودم رنجیدم
با زبان زخم زدی ... دشـــــنه زدی ... خندیدم!
معنی تک تک رفتار تو را ... میـــــفهمم
ساده لوحی ست ... بگویم که نمی فهـــــمیدم !
غرق تردید شدم ، ... باز تحمـــــل کردم
تا زمانی که ... به چشـــــمان خودم هم دیدم
دیدم از خشـــــم خداوند ... نمی ترسیدی
تو نترســـــیدی و من سخت از آن ترسیدم
بسته بودم ، لب از آن درد و از آن بی مهـــــری
تو جـــــفا کردی و من هیچ ... نمی پرسیدم
عاقبت سرد شدم ، خســـــته شدم ، یخ کردم !
مثل خورشـــــید ... غروبی که نمی تابیدم
اشک های دل من ، از تو و عشــــــــــق تو نبود
بلکه از سادگی قلب خودم رنجیدم
- ۴۰۱
- ۱۰ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط